لر

این قوم که در غرب و جنوب غربی ایران زندگی می کنند دارای تقسیم بندی بسیاری می باشند که مهمترین تقسیم بندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می شود . لر بزرگ بیشتر در استان کهگیلویه و بویراحمد ، فارس، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، قسمتی از اصفهان، قسمتی از خوزستان، و قسمت کوچکی از لرستان زندگی می‌کنند، اما لر کوچک در لرستان و پشت ‌کوه (ایلام)، بخشی از جنوب کرمانشاه و نیز استان همدان و شهرستان اندیمشک استان خوزستان سکونت دارند . اقوام لر دارای طوایف گوناگونی از جمله سگوند، بختیاری، ممسنی، لک و عشایر کهگیلویه و بویراحمد می باشند . لر بزرگ به دو شاخه «بختیاری و لرهای کهگیلویه و بویراحمد» یا به‌طور کلی لرهای «سربند» و «لرستان جنوبی» یا لرهای «زیربند» تقسیم می‌شوند. لر بزرگ که بخش عمده قوم لر هستند تقسیم‌بندی ‌های گوناگونی دارند، ولی مهم‌ترین و کلی‌ترین تقسیم‌بندی این قوم به نام ایل‌های آن است؛ از جمله ایل‌ های بختیاری، بویراحمد، ممسنی، طیبی، چرام و لیراوی .

آداب رسوم :

ماه مبارک رمضان کهگیلویه و بویراحمدلر - زن امروزی

پیشواز

بنا بر سنتی دیرینه مردم کهگیلو و بویر احمد چند روز قبل از ماه رمضان با روزه داری به پیشواز ماه مبارک رفته و معتقدند با این کار ، باب مهیا شدن برای ماه خود سازی ، باز می شود .

خانه تکانی و گردگیری مساجد

هر سال قبل از ماه مبارک رمضان مردم این منطقه با خانه تکانی ، نظافت و گردگیری مساجد به استقبال این ماه مبارک و پربرکت و به مهمانی خدواند می‌روند .

آشتی کنان برای رفع کدورت‌ها

از آداب و رسوم و سنت‌های مردمان استان کهگیلویه و بویراحمد در ماه مبارک رمضان برگزاری مراسمات «آشتی‌کنان» است . برطرف شدن کدورت در میان افراد یا قبایل با برگزاری مراسم آشتی‌کنان که ریش سفیدان انجام می‌‌دهند در این ماه مبارک و پربرکت در استان انجام می‌شود.

عقد و عروسی

در این ماه معمولا مراسم عقد و عروسی در بین مردم معمول نیست اما معتقدند فراهم کردن مقدمات یک زندگی مشترک و مراسم بله برون در این ماه پربرکت و میمون است .

زیارت اهل قبور

در عصر روز آخر رمضان بسیاری از خانواده‌ها در بسیاری از شهرها و روستاها به زیارت اهل قبور رفته و نذر و احسان می‌کنند.

کاسه بهره “غذا دادن به همسایه”

یکی از سنت‌های ناب مردمان استان کهگیلویه و بویراحمد در ماه مبارک رمضان، سنت غذا دادن به همسایه بوده که این سنت به زبان لری به عنوان کاسه بهره معروف است.در این سنت مردمان این استان موقع افطار غذایی را که برای خود تهیه کرده اند، به همسایه‎‌های مستمند و نیازمند می دهند.

ماه مبارک رمضان لرستان

کاسم سا

اهالی لرستان، چ‍ن‍د‌ روز ق‍ب‍ل‌ از ف‍ر‌ارس‍ی‍دن‌ ماه رمضان را روزه می گیرند تا پاک تر و آماده تر به‌ اس‍تقبال‌ این ماه‌ بروند. آنها‌ در هنگام سحر و افطار بخ‍شی‌ از غذ‌ا‌ها‌ی‌ خود را به‌ منزل همسایگان می فرستند که به‌ اص‍طلاح‌ عامی‍‍انه‌ ب‍ه‌ آن‌ “کاسم‌ س‍ا” م‍‍ی‌ گ‍وی‍ن‍د. زنان‌ ل‍رس‍ت‍‍ان‍‍ی‌ ب‍‍ا پ‍خ‍ت‍ن‌ ان‍و‌ا‌ع‌ آش‌، ش‍ل‍ه‌ زرد، ف‍رن‍‍ی، ح‍ل‍و‌ا و ش‍ی‍رب‍رنج‌ سعی می کنند نه تنها سفره خودشان، که سفره دوستان و همسایگانشنان را هم رنگین تر کنند. نذری دادن بین لرستانی ها آنقدر در این ماه رواج دارد که کمتر نیازمندی از برکت این نذری ها بی نصیب می ماند .

افطار و سحر

ترخینه، یکی از غذاهای سنتی این استان است که معمولا در ماه رمضان سر سفره افطار به چشم می خورد. مثل «چزنک رغو» که یک نوع فطیر نازک و روغنی است و «سغدو» که برنج مخصوصی است که با آلو مخلوط می شود و در درون شکمبه گوسفند طبخ می شود.

آبگوشت، شومی کوو (شامی کوکو)، نان برساق و سمنو هم دیگر اجزای سفره سحر و افطار لرها هستند که به این سفره های محلی رونق می دهند. اگر در ماه رمضان سری به لرستان زده باشید، می بینید که هنوز هم در گوشه و کنار شهرها لرهایی هستند که وقت سحر به در منزل همسایگانشان می روند و آنها را برای سحری خوردن بیدار می کنند.

حلوای مقدس

آنها در روزهای عزاداری و شب های قدر، حلوای نذری می پزند و بنا به‌ س‍ن‍تی دی‍ری‍ن‍ه‌ م‍ق‍د‌ار‌ی‌ از این حلو‌ا‌ی‌ نذر‌ی‌ را به عنوان شیرینی عید فطر نگه می دارند . آنها معتقدند این حلوا مقدس و خوش یمن است و به همین دلیل اولین صبحانه ماه شوال را در روز عید فطر، با این حلوا کامل می کنند . در روز عید فطر ، لرها فطریه فامیل را جمع می کنند و به م‍ست‍مند‌انی‌ که می شناسند، به‌ خصوص‌ افر‌اد‌ی‌که نسبت ف‍‍ام‍ی‍ل‍‍ی‌ د‌ارن‍د می بخشند .

غبار روبی مساجد

در لرستان مردم یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان به نظافت و گردگیری مساجد پرداخته و همچنین خانه دل خود را نیز از کینه توزی و ناراحتی خالی می کنند و اینگونه به پیشواز این ماه مبارک می روند .

ازدواج کهگیلویه و بویراحمدلر - زن امروزی

مراسم خواستگاری (گپ زنی )

در مراسم خواستگاری چون در مورد ازدواج و چگونگی وصلت گفتگو می شود به آن گپ زنی (حرف زنی) می گویند . در این منطقه رسم بوده که فرد سالخورده ای از فامیل داماد که مورد قبول ، اعتماد و احترام خانواده عروس باشد ، وساطت نموده و خواستگاری می کند و بعد از کسب اطمینان از مثبت بودن جواب خانواده دختر (اغلب خانواده پسر از دختری خواستگاری می‌کنند که بدانند موافقت می‌کنند و پیش زمینه‌ای از دیدگاه مثبت آن‌ها نسبت به خانواده خویش داشته باشند.)موضوع را به پدر داماد خبر می دهد و او نیز به اتفاق چند نفر از ریش سفیدان طایفه، خود به دیدار خانواده دختر رفته و از خانواده دختر، اغلب فقط پدر دختر و در برخی اوقات نیز چند نفر ریش سفید خاندان او حضور داشته، و هر کدام از بزرگان طرفین با بر شمردن محسنات پسر و دختر، و افتخارات خانواده‌های طرفین در مورد ازدواج صحبت می‌کردند.

خانواده دختر نیز ضمن تشکر از حضور میهمانان ( خانواده داماد ) و با وجود اینکه همه می‌دانند که جواب مثبت است، اما دادن جواب را به چند روز بعد موکول می‌کنند و بعد از چند روز به وسیله یکی از ریش سفیدان طایفه یا خاندان خویش جواب را به خانواده داماد می‌دهد.

مرحله نامزدی

بعد از دادن پاسخ مثبت دوران نامزدی شروع شده و طی رفت و آمدهای که دو خانواده با همدیگر دارند زمان مراسم بله برون و کد خدایی‌کشون تعیین می‌شود .

کد خدایی (کدخداکشون)

در این مراسم ریش سفیدان و بزرگان خانواده عروس و داماد به منزل پدر عروس دعوت شده و در مورد میزان مهریه، شیربها و یا ( حق شیر ) مذاکره می کنند و میزان را تعیین می کنند بعد از این مراسم نامزدی رسمی می شود . امروزه اغلب مراسم عقد کنان در این روز انجام می‌پذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ ( سال‌های اخیر) نواخته می‌شود. اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان شیر بها بالا است . در گذشته شیر بها چند رأس دام، برنج، آرد ،شکر، قند و مقداری پول بود اما امروزه پول است که تقریباً به طور کامل صرف تهیه لباس عروس و جهیزیه او می‌شود . در صورت یتیم بودن عروس اختیار او با برادران بویژه برادر بزرگتر اوست .

حق شیر

خانواده داماد مقداری پول به مادر عروس به عنوان تشکر از ایشان در ازای شیری که به عروس داده است می دهند که به آن شیر بها می گویند .

باروزی

یک‌روز قبل از مراسمات کد خدایی و عروسی مقداری وسایل خوراکی( برنج، روغن، قند، چای، گوشت، میوه و وسایلی که برای تهیه‌ی غذای میهمانان لازم است) که از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تحویل داده می‌شود ، باروزی می‌گویند .

یوزی

درگذشته داماد برای فراهم نمودن هزینه‌های عروسی ازدواج به میان بستگان و اهالی طایفه‌اش می‌رفت کمک مالی می‌گرفت که به آن یوزی می‌گفتند.که امروزه دیگر مرسوم نیست . همچنین در گذشته نه چندان دور خانواده پسر برای عروس،کفش، پارچه برای لباس، چادر و روسری می‌فرستادند. اما امروزه دختر به همراه پسر و خواهر داماد برای خرید به بازار می‌روند .

سرکاله

خانواده داماد برای بستگانشان بخصوص زنان و دختران اقوام هنگام خرید لباس یا رخت برای عروس یک سری پوشاک می‌خریدند و به آنها بعد از عروسی هدیه می‌کنند که به آن سرکاله یا سر کالا می‌گویند.

پشا

اگر چه در میان ایلات استان هزینه عروسی و بخش اعظم جهیزیه خانه با داماد است اما بخشی از جهیزیه را که جزء وسایل اصلی عروس است یا با پول که خانواده داماد به خانواده عروس می‌دهند تهیه می‌شود، پشا عروس می‌گویند.

عقدکنان

در گذشته روحانی یا ملای طایفه و ایل، خطبه عقد را در روز کدخدایی جاری می‌کردند ولی امروزه مراسم عقد کنان در محاضر برگزار می‌شود.

پارنج

فردی که از طرف خانواده‌های عروس و داماد به سراغ بستگان رفته و آن‌ها را برای مراسم جشن عروسی دعوت می‌کرد، از طرف مدعوین هدیه‌ای دریافت می‌کرد ،که به آن پارنج یعنی حمل رنج و زحمتی که برای دعوت کردن کشیده بود به او می‌دهند.

دم خونه گرونی ودم حیله (حجله) گرونی یا پاگشون

عروس با راهنمایی همراهش دم خانه داماد می نشیند تا این که داماد با دادن هدیه ای مثل طلا یا پول وی را راضی کند که بلند شود . خانواده داماد در همین مرحله با قربانی کردن بز یا گوسفند ورود عروس را به منزل شان جشن می گیرند . عروس با ولوله شادی به سمت حجله ای که از قبل تزئین شده است رهنمون می شود . عروس بار دیگر می نشیند و منتظر دادن هدیه دیگری از جانب داماد است که به آن « دم حیله گرونی » می گویند و پس از آن ، عروس را به حجله می برد .

روگشان

در گذشته وقتی عروس و داماد با لباس‌های نو و رنگارنگ به حجله برده می‌شوند داماد مبلغی پول یا سکه طلا به عروس هدیه می‎داد و به تعبیر پارچه‌ای را که روی صورت او بود بر می‌داشت که به آن روگشان می‌گفتند.

سرکشی (واطلبان)

ده روز تا یک ماه بعد از مراسم عروسی ، عروس به همراه داماد به خانه پدرش دعوت می شود که پس از آن بتواند به همراه شوهرش به خانه پدرش رفت و آمد کند . با انجام این مراسم ، عروسی از آن لحظه به بعد پایان می پذیرد و زندگی مشترک چرخه ای دیگر را آغاز می کند .

ازدواج لرستان

نافه بریه (Nafa Boriya ) و دسگیرو (Das Giro)

هنگامی که نوزاد دختری در خانواده ای( در لرستان ) بدنیا می آید ، بعضا ناف او را بنام پسر بچه (معمولا از اقوام نزدیک همچون پسر عمو ) و یا جوانی از خانواده یا طایفه دیگر می برند این عمل را نافه برییه می گویند و از این زمان به بعد است که نوزاد دختر اصطلاحا دسگیرو و یا نامزد طرف مقابل می شود و از جانب پسر و خانواده اش هدیه ای بنام نشونه برای دختر می برند و با برگزاری جشن کوچکی از این هنگام به بعد تا عروسی دختر مذکور ، تهیه لباس و برخی از مایحتاج دختر بعهده داماد خواهد بود.

سرنجه گیرو (Serenje Giro)

هنگامی که دختری در لرستان به سن ازدواج رسید و بمناسبت های مختلف از سوی خانواده ها ، اقوام و آشنایان بعنوان دختر دم بخت به دیگران معرفی و پیشنهاد گردید ، زنان و دختران به سن رسیده خانواده داماد به بهانه های مختلف به منزل دختر دم بخت می روند تا ضمن دیدن از نزدیک و ورانداز وی، او را مورد ارزیابی و سنجش نیز قرار دهند . این مرحله در اصطلاح لری سرنجه گیرو نامیده میشود . واژه سرنجه در زبان لری بمعنی سنجد است  .

شیرینی خورونی

در لرستان بعد از انتخاب دختر در روز مقرر خانواده داماد مقداری شیرینی ، کله های قند ، قواره ای پارچه و یک یا چند قطعه طلا به خانه عروس می برند تا نامزدی دختر را برای پسرشان رسمی کنند . پذیرایی این روز را اصطلاحا شیرینی خورونی می نامند و معمولا رفت و آمد داماد بخانه عروس تا روز عقد بندرت صورت می گیرد .

پشت عقد و سیاهه

پس از مراسم شیرینی خوران برای تعیین میزان شیربها ، احتیاجات زمان عقد و عروسی و سایر مخارج با یکدیگر گفتگو کرده و لیستی را که در آن میزان شیربها یا مبلغ مهریه که اصطلاحا آن را پشت عقد یا پشت نکاح نیز می نامند و سایر احتیاجات روز عقد و عروسی قید شده است بین دو خانواده عروس و داماد رد و بدل نموده و با توافق و رضایت به امضا بزرگان خانواده ها می رسد . این لیست که سیاهه(Siyaha) نامیده می شود حتما به نام کلام الله مجید مزین است .

آو ازیفه (Ow Azifa)

یک روز قبل از مراسم عقد داماد اجناسی از قبیل روغن، چای ، قند ، برنج با چند راس گوسفند (که به دست و پا و پیشانی آنها حنا بسته اند و معمولا گلونی {Golvani  پارچه بلند رنگارنگ} نیز به گردن آنها آویخته اند ) به همراه نوازندگانی که با ضرب و کمانچه و سینی حاوی اسفند دود شده است، روانه خانه عروس می کند . این کالاها و اجناس ارسالی داماد را اصطلاحا آو ازیفه می گویند .

آداب دس بوسو (Das Boso)

پس از توافق و امضا قرارداد بین دو خانواده عروس و داماد ، خانواده داماد طبق قرار قبلی معمولا یک شب را جهت ادای احترام و کسب رسمی اجازه عروسی و اذن پدر دختر به منزل عروس می روند . در این شب پس از صرف چای و شیرینی ، برای آخرین بار یکی از بزرگان طایفه داماد ضمن کسب اجازه از بزرگان و پدر طایفه عروس با جملاتی چون: خدمت رسیدیم تا با اجازه شما فلانی را به غلامی خود قبول کنید ، به کسب اجازه نهایی و رسمی از پدر عروس می پردازد و پدر دختر نیز معمولا به نشانه احترام با اظهاراتی چون : اختیار با خود شماست و انشالله مبارک است ، رضایت خود از این وصلت را رسما در حضور دیگران اعلام می دارد . بدنبال اعلام موافقت پدر عروس، داماد یا برادر داماد از بین جمع برخاسته و دست پدر دختر را به نشانه سپاس و احترام می بوسد و حضار با فرستادن صلواتی ضمن تبریک به یکدیگر به شادی و پایکوبی می پردازند.

حنا ونو (Hana Vano)

در مراسم حنا ونو یا حنا بندان که معمولا شب قبل از عقدی است که ممکن است عروسی هم بدنبال آن باشد ، به دست و پای تازه عروس و همچنین تعدادی از دختران جوان و زنان ، در خانه عروس حنا می گذارند و عروس را آرایش کرده و برای روز عقد آماده می کنند.

زو گوشونه (Zo Goshona)

در روز عقد با مواد و اجناسی که داماد بنام آو ازیفه به خانه عروس فرستاده است ، نهار مفصلی آماده می کنند تا به پذیرایی از مدعوین محدودی که از خانواده عروس و داماد به مهمانی مذکور دعوت شده اند ، بپردازند. صبح یا عصر همین روز توسط یکی از روحانیون ، صیغه عقد در خانه عروس جاری می شود . جناب داماد بایستی هنگام جاری شدن صیغه عقد برای گرفتن بله از زبان عروس خانم معمولا یک قطعه طلا همراه خود داشته باشد تا به عروس خانم هدیه کند ، این هدیه به زو گوشونه معروف است .

ری گوشونه(Ri Goshona)

وقتی شام صرف شد ، گروه کوچکی از زن و مرد وابسته به خانواده داماد بخانه پدر عروس می روند تا عروس را بخانه داماد بیاورند. تعدادی زن و مرد نیز از خانواده عروس همراه این گروه می رود . وقتی عروس را بخانه بخت فرستادند همه همراهان باز می گردند و جناب داماد باید هدیه ای از جمله یک قطعه طلا همراه داشته باشد تا جهت  دیدن جمال رخصار یار به عروس هدیه نماید ، این هدیه را ریگوشونه می نامند.

دوما سلام (Doma Selam)

فردای شب عروسی از طرف پدر و خانواده عروس صبحانه عروس و داماد را به خانه تازه عروس می برند و معمولا تا مدت سه شبانه روز تهیه غذای عروس و داماد بعهده خانواده عروس می باشد . صبح روز اول عروسی داماد موظف است همراه یک نفر دیگر به خانه پدر عروس برود تا دست پدر زن خویش را مجددا ببوسد ، این ادب  و آداب  را دوما سلام  می گویند که معمولا به داماد نیز پس از ادای این ادب هدیه ای داده می شود.

مجمه – دس – بازنه و سازنه –  شوا

صبح روز اول عروسی ، یعنی در اولین روز زندگی مشترک عروس و داماد ، افرادی که شام یا نهار مهمان عروس و داماد بوده اند ، اقدام به ارسال سینی ای به نام مجمه (Majma – سینی مسی چرخی بزرگ و کنگره دار ) به خانه داماد می کنند که درون آن هدایایی برای زوج جوان از جمله کله های قند ، شاخه نبات، پارچه ، لباس ، پول و یا وسایل دیگر است . فردی که هدایا را تحویل می دهد انعامی نیز از دست مبارک داماد دریافت خواهد نمود .

نوروز کهگیلویه و بویراحمد

چاله گرم کنون یا سفره پر کنون

در اولین شب سال نو برگزار می شود و هر خانواده به نیت سالی پر خیر و برکت سفره خود را پر از نان تازه می‌کند و با طبخ غذاهای سنتی مانند شله ماش، شله عدس، شله بادام، شله کنجد چاله یا اجاق خود را گرم نگه می‌داشتند که این آیین مشهورترین آیین سنتی مردم کهگیلویه و بویراحمد در عید نوروز باستانی است که هنوز هم مرسوم است اما غذاهای امروزی جای غذاهای سنتی را گرفته است .

شب عیدی مردگان

این آیین در آخرین پنجشنبه سال برگزار می شود و مردم برای شادی روح مردگان غذای خیرات که متشکل از شیر ، برنج و گیاه رازیانه موسوم به شیر برنج محلی درست کرده و بین هفت خانواده توزیع می کنند .

قربانی برای دفع قضا و بلا

پیش از سیزده به در یا روز طبیعت زنان روستایی معمولاً سنگ‌های اطراف اجاق خود را بیرون می‌انداختند و مرغ یا گوسفندی را در آن ذبح می‌کردند و خونش را در اجاق می‌ریختند و سپس گوشت قربانی را بین خانواده‌ها تقسیم می‌کردند، این مراسم برای دفع بلا در طول سال انجام می‌شود که به‌ تدریج با از بین رفتن اجاق‌های سنتی که با هیزم سوخت آن تأمین می‌شد محدود به قربانی مرغ یا گوسفند و توزیع آن بین همسایگان شده است.

درست کردن آجیل و شیرینی شب عید

یکی از سنت های دیرینه ی که هنوز در مناطق روستایی پابرجاست این است که بانوان هر محله مسکونی دور هم جمع شده و نان شیرین با ترکیبی از آرد ، شیر ، شکر و ادویه جات می پزند همچنین آجیل هایی مانند گندم برشته ، کنجد ، کلخنگ و بادام هنوز در برخی مناطق روستایی و شهری رواج دارد.

چهارشنبه سوری

در آخرین چهارشنبه سال معمولاً بچه‌های هر محله در کوچه‌ها با هیزم جمع آوری شده آتش روشن می‌کنند. آنان از روی آتش می‌پرند و این شعر را که زردی من از تو سرخی تو از من را می‌خوانند.

نوروز لرستانلر - زن امروزی

مراسم پنجشنبه آخر سال

مردمان لر اعم از شهری و روستا ، مرد و زن و حتی از شهرها و مناطق دوردست به سوی گورستان می روند و با حضور در کنار عزیزان خود گورها را شسته ، روی سنگ آن ها گلاب ریخته و گل و سبزه روی آن می گذارند و برای گرامیداشت یاد و خاطره اموات و آمرزش روح و روان آن ها فاتحه می خوانند و چند ساعتی به صورت دسته جمعی در کنار مزارها می مانند .

مراسم نو عید

این مراسم به یاد کسانی که در سال منتهی به عید نوروز در گذشته اند ، در منزل بازماندگان برگزار می گردد . مردم دسته دسته به خانه بازماندگان می روند و فاتحه می خوانند و به آنان دلداری و سرسلامتی می دهند . این مراسم قبلا در منازل برگزار می گردید ولی اکنون بیشتر بر سر قبر اموات در همان پنجشنبه آخر سال برگزار می گردد .

مراسم«اِلَفَه»یا«عِلَفَه»

الفه یعنی عید مردگان یا به تعبیر لری “شو مردیل” که در شامگاه یک روز قبل از عید نوروز نان تیری و با روغن حیوانی حلوا پخته می شد و حلوا را روی نان می ریختند و به خانه کسی که “سرفاتحه” را بلد بود می بردند و بزرگان و جوانان حاضر در مجلس آن را می خوردند و آن شخص سرفاتحه را در دل می خواند و بعد با صدای بلند می گفت فاتحه ، با شنیدن این کلمه همه حضار فاتحه می خواندند و در پایان دعا می کردند که انشاالله ثوابش به مردگان برسد .

گَردیله آغاز آداب ‌و رسوم نوروزی لرستان

اول اسفند ماه مردم لرستان کاسه ای آب نشان مطهر ، چراغ و قرآن کریم در خانه می گذارند و به استقبال مراسم گردیله گیری یا همان گردگیری می روند . هرکدام از این وسایل نماد و نشانه خاصی است . استفاد از قران برای این است که آغاز و پایان با همه‌کاره‌ای ما مسلمانان با  قران بود و هست، آب نیز مطهر پاکی و روشنایی و چراغ مطهر نور و فرار از سرمای زمستان و تاریکی است . مردم لرستان حدود 15 روز قبل از عید نوروز با کاشتن سبزه به نماد حیات، باروری، زایش سبزینگی را به خانه‌شان دعوت می‌کنند.

نوروزی خوانی حکایت‌گر نوروز

در گذشته تقویم ، رایدو ، ساعت و تلویزیون نبوده و گاهی مردم یادشان می رفت که چه روزی نوروز است به همین دلیل در این منطقه 10 تا 15 اسفند ماه افرادی فرهیخته و با سواد به عنوان جارچی یا نوروز خوان سوار بر اسب در روستاها و داخل آبادی‌ها کوچه به کوچه می‌گشتند و با خواندن اشعاری خبر آمدن عید نوروز را به مردم می‌داد و روزهای باقیمانده به عید و سال‌ تحویل را جار می‌زدند و برخی از مردم نیز به آن‌ها یک‌کاسه گندم، پول یا تخم‌مرغ هدیه می‌دادند .

برخی کارشناسان می گویند که عمو فیروز نیز از همین نوروزی خوانی گرفته شده است همچنین که از دوران بهرام گور یا صفوی به بعد کار نوروز خوانی را افرادی خواننده و آوازخوان به عهده گرفته‌اند.

چهارشنبه ‌سوری

در لرستان هم مراسم چهار شنبه سوری وجود داشته اما نه به شکل و شمایل امروزی بلکه مردم بر بام‌های کاه‌گلی خود رفته و آتش ‌بر بام منزل خود روشن می‌کردند و برخی کارشناسان دلیل این کار را مقابله با تاریکی و سردی دانسته اما برخی معتقدند چهارشنبه ‌سوری بعد از ورود اعراب به ایران و اسلام در ایران این رسم نمود پیدا کرده است .

برخی کارشناسان نیز معتقدند چون قیام مختار به‌ واسطه ایرانیان برای خون‌خواهی امام حسین (ع) انجام‌شده و آغاز این قیام با آتش روشن کردن بر بام‌ها در آخرین شب چهارشنبه سال انجام‌گرفته مردم این شب را جشن می‌گیرند در جوامع شهری نیز برخی در خیابان‌ها  آتش روشن می‌کردند و از روی آتش می‌پریدند .

کوسه سوار آیینی برای دور کردن سختی زمستان

آیین کوسه سوار برگرفته از داستانی است که در مورد پیرزنی به نام ننه پیره است که عامل سرمای سخت و مرگ‌ومیر در اواخر زمستان بوده است . آیین کوسه سوار این‌گونه بوده که مردی بدون ریش را می‌آوردند و مردم او را ننه پیره می‌نامیدند و در خرمن‌جا از او سواری می‌گرفتند که این عمل نشان از این داشت که ننه پیره دیگر نمی‌تواند کاری انجام دهد و زمستان رو به اتمام است.

کوسه سوار آیینی برای خداحافظی با زمستان است که در چهارمحال و بختیاری، سیلاخور و در حاشیه‌های خرم‌آباد آیینی به نام سبزه‌ قبا یا سوٌزه قبا مشابه همین کوسه سوار است؛ که جنگ زمستان و بهار را به نمایش می‌گذاشتند.

برساق شیرینی سنتی لرستان در نوروز

مردم لرستان برای نوروز خود فقط از شیرینی برساق استفاده می کردند که شب قبل از عید آن را آماده می کردند .

غذای شب عید

در لرستان هم مانند سایر استان ها اختلاف طبقاتی وجود داشته و معمولا خان‌ها و افراد ثروتمند در شب عید گوشت اُو درست می‌کردند ولی مردم عام و قشر متوسط لرستان با خمیر آرد گندم رشته‌هایی درست می‌کردند و آشی شبیه به آش رشته درست می‌کردند تا در سال جدید سررشته کار از دست آن‌ها در نرود.

باوُ نوروز

درگذشته مردم لرستان اعتقاد داشتند که لحظه تحویل سال در خانه باید باز باشد چون باور داشتند که در لحظه سال‌تحویل باوُ نوروز می‌آید پس اگر برف هم می‌بارید نباید دربسته می‌بود. باوُ نوروز در لحظه تحویل سال به تعداد افرادی که بر سفره جمع شده‌اند، ازآنچه بر سفره موجود بود برکت سال آن خانه را تقسیم می‌کرد و روزی سال افراد حاضر بر سفره را از برکت‌های سفره مشخص می‌کرد و اگر درها بسته بودند باوُ نوروز پشت درمی‌ماند.

سفره هفت‌سینلر - زن امروزی

بر سفره هفت‌سین در لرستان دوازده ستون به نماد 12 ماه سال آماده می‌کردند و بر دوازده ستون سبزه می‌گذاشتند . هفت سینی که در گذشته مردم لرستان به ان اعتقاد داشتند شامل سیر، سبزه، سماق، سیب  و سکه بوده است که این مردم معتقد بودند سکه‌ای که باید بر سفره هفت‌سین گذاشته شود پول معمولی نباشد بلکه سکه نقره یا طلا باشد . برخی افراد سرکه را برکت و برخی افراد شوم می‌دانستند و در برخی مناطق سیب بر سفره‌ها می‌گذاشتند ولی سنجد ، سمنو و ماهی قرمز مختص لرستان نبوده و اخیراً برای نسل جدید واردشده است. همچنین که در این منطقه سکه به عنوان عیدی باب نبوده و مد خانه عیدی خواهر ، برادر و خانواده را روز قبل از عید می داده و عیدی افراد خانواده که بر سفره نشسته بودند شیرینی، پسته وحشی و تنقلات بوده است.

مردم لرستان در 6 روز اول سال فقط به دید و بازدید و به‌ جا آوردن صله ارحام می ‌رفتند و در خرمن‌جا به شادی کردن، شعر گفتن و  آواز خواندن می‌پرداختند.

سیزده بدر

ایام گذشته مردم لُر میانه خوبی با روز سیزده به در نداشتند و روز چهارده نوروز به طبیعت می‌رفتند ولی امروزه با ملی شده این آیین لرستانی‌ها نیز روز سیزدهم به دامان طبیعت می‌روند.

پوشش زنان کهگیلویه و بویراحمد

دلق یا ارخالق

کتی کوتاه با آستین های بلند و رنگ های مختلف که با تزئین های مختلف در فصول سرد و مجالس عروسی مورد استفاده قرار می گیرد .

جامه زنانه (جومه)

این تن‌پوش از 2.5 تا 3 متر پارچه در رنگ‌های شاد و متنوع و به صورت آستین‌دار و چاک‌دار دوخته می‌شود. بلندی این تن‌پوش معمولاً تا مچ‌پا می‌باشد.

کلاه زنانه

کلاه زنانه یا عرق چین از پارچه های الوان یا مخمل بوده که دست دوز می باشند و تزئیناتی مانند پولک‌دوزی ، مهره ، منجوق و پول‌ های طلا و نقره دوخت روی آن دوخته می شود که زیباتر به نظر آید و با دو بند نازک زیر گلو بسته می شود . در ایلات کهگیلو و بویر احمد این کلاه کوچک و در ایلات بختیاری کمی بزرگتر می باشد .

روسری و چارقد

در ایلات به روسری، مقنعه، لچک و مینا نیز گفته می‌شود . مینا مخصوص زنان میانسال و لچک و چارقد که سفید و الوان بوده و مخصوص دختران ، عروسان و زنان جوان می باشد . روسری و مینا از تورهای سفید و رنگین و سیاه درست می شود که سفید و رنگین را زنان جوان و سیاه را زنان میانسال می پوشند . بستن مینا در کهگیلویه با بویراحمد تفاوت دارد. در بویراحمد، باشت و چرام مینای کم طول و عرض مورد پسند می‌باشد اما زنان ایلات طیبی و بهمئی مانند زنان عرب از مقنعه‌هایی که شرابه‌های آن تا کمربند آویخته و بیشتر مو و چانه را می‌پوشاند، استفاده می‌کنند.

دستمال

زنان لر دستمال را روی مقنعه و کلاه می پوشند . نحوه بستن و شکل دستمال در ایلات بختیاری، بهمئی و طیبی با ایلات بویراحمد، چرام، باوی و دشمن‌زیاری تفاوت دارد. دستمال‌های ابریشمی سبک و کم طول و عرض و الوان را پشت کلاه قرار می‌دهند به طوری که مو و پول‌های طلا و نقره که بر روی کلاه یا نوار تیره زرد رنگ آن دوخته می‌شود و به آن «اراج» یا نوار می‌گویند، پیدا است. زنان طیبی و بهمئی دستمال‌های بلند سیاه، سرخ و الوان (هفت رنگ) انتخاب می‌کنند. بویراحمدی‌ها لبه دستمال را تا پیشانی می‌بندند و موی سر کاملاً پنهان است. دستمال زنان جوان، الوان و زنان سالخورده و صاحب اولاد همگی سیاه رنگ است. اکنون دستمال‌بندی میان زنانی که حافظ سنت ایلی هستند رایج است اما در میان زنان و دختران تحصیل کرده جز به هنگام عروسی و دید و بازدیدهای خانوادگی منسوخ شده است.

جوراب

نوعی پاپوش زنانه و مردانه بود که در شهر از نخ توسط زنان بافته شده و کفی چرمی به آن وصله می شود .

تزئینات

دوخت سکه‌های طلا روی پارچه‌ای که پیشانی را می‌پوشاند، بند طلا و سوزن طلا و نقره که در زیر گلو آویزان است و به دست کردن دستبد طلا که البته این تزئینات در طبقه بزرگان مرسوم بوده و در طبقات اجتماعی پایین‌تر از سکه‌های نقره و موهای رنگارنگ و انگشتر نقره و دستمال استفاده می‌شده است. از جمله آرایش‌هایی که بیشتر عمومیت دارد، آویختن مهره و دکمه‌های الوان بر جامه و ارخالق و کلاه زنان مسن و دختران و حتی پسران و دختران کوچک می‌باشد .

پوشش زنان لرستانلر - زن امروزی

سرون 

سرون نوعی چارقد زیبا بوده که بخشی از موهای زنان لر را می پوشاند و مقداری از موی آن ها از کنار گوششان آویزان می شود همچنین جلوی سرشان را تکه هایی از طلا و نقره و مهره های زیبا می آرایند .

تره و گل‌وَنی

تره یا ساوه نوعی چارقد که زنان لر در روزهای عادی سرشان می کنند اما در روزهای جشن و عروسی نوعی پوشش رنگین و زیبا را بر روی تره با گره ای خاص به دور سر می پیچند و مابقی آن از پشت سر آویزان می ماند؛ به این سربند گل‌وَنی گفته می شود که رنگ ان باتوجه به سن و سال بانوان انتخاب می شود .

کَت(Kat)

کت نوعی چارقد بزرگ از جنس حریر و اریشم گل دار بوده که با سکه های رنگی تزئین می شود و حاشیه های رنگی و ریشه دار دارد و زنان لر برای سرشان از آن استفاده می کنند .

کِراس یا جُومَه

پیراهنی بلند و با آستین گشاد که دارای پارچه ای گلدار و چاک کوچک تزئین شده در قسمت جلوی خود می باشد و پوشش اصلی زنان لر محسوب می شود .

بال کُل

لباس آستین کوتاه مخمل که تا سر زانو بوده و جلوباز می باشد و زنان لر روی لباسشان می پوشند .برای تزیین بال کل می توان سر آستین ها و حاشیه آن را با هنر زیبای کرمَک‌ دوزی و … تزیین کرد و در مراسم های مهم پوشید.

یال لباس زنان لری

کت مخملی که در مراسم جشن وعروسی زنان روی لباسشان می پوشند و یک پوشش سنتی لرستان است که زنهای جوان یال قرمز و زنان مسن تر یال سورمه ای یا قهوه ای استفاده می کنند.

کلنجه پوشش زنان لر

کلنجه به نیم تنه ای مخملی روشن با حاشیه های یراق دوزی و کرمک دوزی می گویندکه جلوی آن را با سکه های نقره ای گوشه دار می آرایند. این لباس یکی از زیباترین و اصیل ترین لباس زنان لر است.

پوشش زنان لر بختیاریلر - زن امروزی

شولار (showlar)

يا شلوار قري در اصل دامنی است با چین های فراوان که نیم تنه ی پایین بدن را می پوشاند و اغلب از پارچه هاي مخمل به طول ۷ الي ۸ متر تهيه مي شود و اين مقدار پارچه را با مهارت و ذوق خاصي چين (قر) مي دهند تا به اندازه دور كمر شخص موردنظر شود و بلنداي آن تا روي پا مي باشد و مي توان دامن آن را با يراق هاي رنگي تزئين كرد.

يل (Yal)

كت كوتاهي است كه به جاي پيراهن مي پوشند . اين كت از پارچه هاي گران قيمت تهيه و پائين آن داراي چين و پليسه است. زنان متمول جامعه بختياري به واسطه ارتباط با شهرهاي بزرگ و بعضاً اروپا اين كت را به جاي جوه براي خود انتخاب كرده اند و در واقع كت وجه تمايزي بين زنان متمول و زنان كم درآمد بوده است.

جوه (Joveh)

يا پيراهن كه از پارچه هاي الوان و زري است و داراي برش ساده و بلنداي آن تا بالاي زانو است كه در طرفين هم دو چاك بلند دارد و آستين آن بلند است.

جليقه

جلیقه از پارچه های مخملی دوخته شده و با سنگ هاي رنگي نيمه قيمتي ، پولك و یا منجوق رنگي تزئين کرده و روی پیراهن می پوشند .

لچك (Lachak)

لچک یا کلاه که با سنگ های قیمتی و نیمه قیمیت یا سرمه دوزی و … تزئین شده و با دو بند زیر گلو بسته  می شود كه پوشش آن به صورتي است كه جلوي موها مشخص است . لچك بايد روي سر قرار گيرد نه روي پيشاني و مقداري از موها را از زير گلــو به بيرون لچك مي گذارند كه به آن تُرنه (Torneh) مي گويند.

زیر لچکی یا بُنایی

سکه های طلا یا نقره را به هم جوش می دهند و در زیر گلو در قسمت گره خورده دو بند لچک قرار می دهند که به آن زیر لچکی یا بُنایی می گویند. (بُنایی یعنی بُن نایی – نا، یعنی گردن)

مينا(Meina)

روسري بلند كه از تور یا پارچه هاي حرير يا ژُرژت تهيه مي شود و پوشش آن به طرز خاصي است چنانچه بستن مينا روي لچك يكي از مهارت هاي زنان بختياري مي باشد بدین صورت که با وسایلی مثل سنجاق و غیره در جهت طول به پشت «لچک» می بندند به نحوی که قسمت تزئینی لچک بیرون بماند پس گوشه تور از جلو می گذرد، شانه را می پوشاند از زیر گلو رد می شود که سینه را پنهان کرده و دور صورت را قاب می کند. براي زيبايي بيشتر روي مينا را با پولك و منجوق هاي رنگي زينت مي دهند .

بند سوزن (سیزَن کن)

معمولاً یکی از زیو آلاتی که به لچک و مینا افزوده می شود سیزن کن می باشد. سیزن کن ریسمان پر از مهره و زینت آلات دیگر است که دو سر آن را به بالای دو گوش روی مینا و لچک نصب می کنند و از پشت سر می آویزند.

دستمال

دستمال چهارگوش، مشکی بزرگ و ابریشمی است که در واقع می توان آنرا نوعی پیشانی بند به حساب آورد چرا که زنان آنرا روی پیشانی می بندند و سپس دو سر انتهای آنرا در پشت سر به هم گره می زنند معمولاً در هنگام سوگواری ها یا کار، دستمالی تیره رنگ به نام کلوت روی مینا می بندند.

پیراهن (روپوش)

تن پوش زنان بختیاری پیراهنی است که بلندی آن تا زیر زانو رسیده و دو طرف آن چاک دار است . این پیران دارای آستین های بلند مچ دار ، سه دکمه دوخته شده در قسمت پیش سینه چاکدار و بالا تنه ای صاف و بدون چین می باشد . آن تن پوش در گویش بختیاری جومه یا جوه گفته شده و انتخاب رنگ آن به سن و سال دختران و زنان بستگی دارد .

کفش

در گذشته زنان هم گیوه می پوشیدند ولی امروزه پوشیدن گیوه در میان زنان بختیاری دیگر معمول نیست. آنها کفش چرمی رویه دار و غالباً به رنگ مشکی می پوشند که در گویش بختیاری به آن اُرسی (orssi)  می گویند.

پوشش زنان لر خوزستان

تنبان قری

پارچه تنبان قری معمولا ضخیم بوده و تنوع رنگی زیادی دارد که برای دوخت آن 10 متر پارچه لازم است . در بالای تنبان قسمتی برای رد کردن و بستن بند آن دوخته شده که بعد از بسته شدن بند به دلیل پهنای زیاد پارچه چین‌های متعددی بر روی آن ایجاد می‌شود . همچنین لبه تنبان قری به وسیله نوار رنگی که به زبان محلی گِرز (gerz) گفته می‌شود، تزئین می‌شود .

زیر پیراهن

بالاپوشی دوخته شده از حدود 2.5 متر پارچه که دارای آستین‌های ساده و آزاد و یقه گرد است. لبه‌های زیر پیراهن توسط نوار رنگی تزئین می‌شود.

پیراهن

بالاپوشی دوخته شده از حدود 3.5 متر پارچه که دارای یقه هفت و چاکی است که از دو طرف از کمر به پایین می‌باشد. پارچه پیراهن از بهترین جنس مخملی انتخاب می‌شود و لبه‌های پیراهن را با نوار رنگی و سکه تزئین می‌نمایند.

جلیقه

لباسی بدون آستین و جلوباز که روی پیراهن پوشیده می‌شود و از مخمل تهیه شده و لبه‌های آن با نوارهای رنگی و سکه تزیین می‌شود . دو جیب نیز در قسمت پایین جلیقه تعبیه شده است .

لچک

روسری که از پارچه های سفید تترون تهیه شده و قاعده پارچه مستطیل شکلی به وسیله پارچه نیم دایره‌ای دوخته می‌شود. بندهایی به لبه های لچک دوخته شده که به وسیله مهرهای رنگی با نام محلی بونا مزین شده و نوک هر مهره نیز توسط سکه، مهره و الماس‌های مصنوعی تزیین می‌شود تا آویزی زیبا ، شکل گیرد .

به پشت لچک ، پارچه‌ای مربع شکل تزیین شده با منجوق و نوارهای رنگی آویخته می‌شود، به این زیور زنانه «پی سری» یا «زلزله» یا «مونجاق» می‌گویند . بندی به طول 1 تا 1.5 متر مزین به مهره، سکه و الماس‌های مصنوعی با سنجاق قفلی به دو طرف لچک، وصل می‌گردد . این زیور از پشت به حالت آویزان می‌باشد و به «بند سیزن» معروف است . زنان بختیاری هنگام بستن لچک ، دو قسمت از گیسوی خود را از طرفین جدا کرده و از دو طرف چهره خود و از زیر بند لچک می‌گذرانند که این نوعی آرایش زنانه محسوب می‌شود. این نوع پوشاک بیشتر در آیین‌های شاد مورد استفاده قرار می‌گیرد .

مِی‌نا (=مینا)

روسری بلندی که از 5 متر پارچه تهیه می‌شود و مستطیل شکل است. مینا را با سنجاق به پشت لچک وصل می‌کنند. یکی از گوشه‌های مینا از روی شانه رد شده و بر روی شانه دیگر با سنجاق قفلی وصل می‌شود.

تیگ بند

دستمال سیاهی است که زنان عزادار به پیشانی می‌بندند.

پاپوش

در اصطلاح محلی لری و بختیاری به پاپوش، «پاوزار» (pawezar) می‌گویند. از معروف‌ترین پاپوش‌های زنان لر و بختیاری می‌توان از کفش‌های چرمی زنانه موسوم به «اُرسی» نام برد که در قدیم به رنگ سفید بودند. اُرسی از جنس پلاستیک هم ساخته می‌شد.

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.