کرد
کردها اقوامی هستند که در بخش غربی فلات ایران و بخش گسترده ای از خاورمیانه و غرب آسیا زندگی می کنند . کردهایی که در ایران زندگی می کنند بیشتر در طول رشته کوه زاگرس ، از جنوب شهر باکو در آذربایجان تا شمال لرستان و خوزستان سکونت دارند. کردها دارای طوایف گوناگونی می باشند. طوایفی که در آذربایجان غربی ساکن می باشند عبارتند از: منگور در مهاباد، جلایی در اطراف ماکو، میلان ساکن خوی و قره پاپاقی و شکاک و بیک زاده در جنوب نقده، سلماس و ارومیه زندگی می کنند. همچنین ایلات کرد در غرب سقز، سنندج و کرمانشاه هستند. معروف ترین ایل کردها، ایل سنجابی در اطراف کرمانشاه، ایل کلهر در جنوب کرمانشاه، ایل بابا خانی، ایل کماسی، ایل گوران و ایل فتح علی بیگی هستند.
آداب و رسوم:
ماه مبارک رمضان![کرد - زن امروزی]()
نوید طنین انداز مرحبا
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان در اولین شب با رویت هلال ماه از گلبانگ مسجدهای کردستان نوای مرحبا طنین انداز می شود که نوید رسیدن ماه مبارک رمضان است و شامل اشعاری مذهبی در مدح رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) ، مضان و قرآن مانند شامل ابیات مرحبا مرحبا یا شهرالرمضان، مرحبا مرحبا یا شهر الخیر و البرکت و الاحسان، مرحبا مرحبا یا شهر التسبیح و التلاوت القرآن است و تا پانزدهم ماه ادامه دارد و از پانزدهم تا آخر ماه رمضان با لحن اندوه و حزن نیز آواز الوداع جای مرحبا را میگیرد .
پاشیو
بعد از شلیک توپ، آیین های پاشیو بود که هر روز موقع سحر در شهر برپا می شد. در آن روزها که هنوز وسایل ارتباط جمعی گسترش پیدا نکرده بود، کردها همدیگر را با مراسم «پاشیو» از فرا رسیدن زمان سحر آگاه می کردند. آنها به پشت بام می رفتند و با گفتن پاشیو، وقت سحری خوردن را خبر می دادند.
عطر نان تازه
در این منطقه پخت نان محلی کولیره مرسوم بوده که ویزه شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان می باشد و پخت آن از روز 26 ماه مبارک و بعد از نماز ظهر شروع می شود و خمیرهای آماده شده، در روز 27 رمضان به تنور می روند . خانواده هایی که وضع مالی متوسط و بالایی دارند این نان را در تعداد زیاد پخته و و میان مردم محل یا افراد نیازمند توزیع می کنند. به طوری که در روز 26 و 27 ماه رمضان، تقریبا تمام خانواده های استان کردستان روزه شان را با کولیره و ماست باز می کنند. همچنین 5 یا 6 نان کولیره کوچک پخته و در انبار به امید خیر و برکت سال می آویزند و هر سال آن با کولیره های جدید جایگزین می کنند .
قرآن خوانی
توجه به مباحث عقیدتی و شرعی در ماه مبارک رمضان نزد مردم اهل سنت کردستان خیلی مهم بوده و ختم قرآن کریم یکی از مهمترین عباداتی است که به صورت روزانه انجام داده و ثواب آن را برای شادی روح اموات و به قصد عبادت و تقرب به خدا هدیه می کنند.
اقامه نماز 20 رکعتی تراویح
یکی از عقاید مردم کردستان می باشد که بعد از نماز مغرب و عشاء برپا می کنند و تراویح یعنی استراحت کوتاه به این صورت که بعد از خواندن هر نماز چهار رکعتی استراحت کوتاهی کرده و بعد از آنکه بلند می شوند با ذکر نام یکی از عشره مبشره صلوات میفرستند و برای اقامه نماز بعدی مهیا میشوند . بعد از نماز تراویح و تا قبل از شروع نماز سه رکعتی وتر مراسم دعا خوانی، مولودی، پرسش و پاسخ مذهبی برگزار شده و نماز وتر که یک نماز سه رکعتی است به جماعت خوانده میشود با این تفاوت که به جای ذکر عشره مبشره، نام سبطین رسولالله (صلی اله علیه و اله) یعنی امام حسن و امام حسین (علیه السلام) را گفته و بر آنان صلوات میفرستند.
اعتکاف
یکی دیگر از آدابی که کردها در ایام ماه مبارک رمضان به جای می آورند مراسم اعتکاف بوده که در دهه آخر ماه رمضان و همزمان با شب های قدر در مساجد همراه با حفظ چهل حدیث از احادیث نبوی ، جشن نزول قرآن ، مولودی خوانی و قصیده بردیه خوانی انجام می شود .
شب های قدر
کردها و اهل سنت شب های قدر را نوزدهم ، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و هفتم میدانند و تا صبح بیدار بوده و به تلاوت قرآن ، شب زنده داری و برگزاری مراسم مذهبی می پردازند . در واقع مراسم شب قدر که شامل مراسم اعتکاف، جشن نزول قرآن، برگزاری مراسم مذهبی، نذر و نذورات و پرداخت فطریه است و یکی از باورهای عمیق مردم اهل سنت شافعی مذهب کردستان ارادت ویژه آنان به اهل بیت رسولالله (صلی الله علیه و آله) و بزرگان دینی است که در این ماه مبارک نیز همزمان با ایام ضربت و شهادت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به اوج خود میرسد ، در 10 شب آخر ماه رمضان آغاز شده و مردم متدین این خطه از میهن اسلامی تمام سعی خود را برای با شکوه برگزار شدن آن به کار میگیرند .
پرداخت زکات فطره
رسم دیگر در رمضان پرداخت زکات فطر به مستحقان است. کردها زکات فطر را «سر فطره» می گویند، ثروتمندان، تجار، بازرگانان، کسبه، اعیان و اشراف در این ماه سخاوتمندانه تر از همیشه ، زکات اموال و دارایی های خود را به فقرا، مساکین، یتیمان، بیوه زنان، قاریان قرآن و نابینایان می پردازند ، اما فطریه را معمولاً از پانزدهم رمضان به بعد به مستحقان شرعی ، پرداخت می کنند .
بسیاری از مردم استان کردستان پس از عید فطر طبق یک سنت دینی شش روز (شه شهلان) اول ماه شوال را به نیت مزید اجر و ثواب و نیز به منظور بدرقه ماه مبارک رمضان دوباره روزه می گیرند .
ازدواج کرد کردستان
دست بوسی خانواده عروس
یا “دسماچ که ده ی” بدین صورت که پسر موضوع خواستگاری را با بزرگتر خانواده ی خود در میان می گذاشت و اگر نظر آن ها مساعد بود چند نفر از مردان فامیل داماد برای خواستگاری به خانهی دختر و نزد پدر یا بزرگتر او میرفتند. پدر عروس هم در جواب، از خانوادهی داماد زمان میخواست تا از بزرگترهای فامیل و خانوادهاش مشورت بگیرد. اگر جواب مشورت مثبت بود، یک روز خانوادهی داماد به خانهی عروس میرفت . در آن روز و بعد از گرفتن جواب، یک نفر از مردان خانوادهی داماد در میان مجلس بلند میشد و دست تمام مردان فامیل خانوادهی عروس را میبوسید که به این معنی است که کار قطعی شده است . چند روز بعد از اجرای این رسم ، برگزاری مراسم عقد تدارک دیده می شود .
مراسم عقد
یا ماره بریه که در یک روز خانواده داماد غذا و خوراکی تهیه کرده و بعد از ظهر همراه فامیل خود به خانهی عروس میروند و بعد از اینکه اقوام عروس و داماد شام را صرف کردند، عدهای از مردان در یک اتاق جمع میشوند و ماموستا (به زبان کردی بهمعنی شیخ) را دعوت میکردند و دختر را در جمع همان مردان به عقد پسر درمیآوردند. اجرت ماموستا را خانوادهی داماد پرداخت میکرد.
شیرینی خوران
یا جلکردهینه که بعد از عقد اجرا می شود و نحوهی اجرای آن به این صورت است که خانوادهی داماد غذا تهیه میکند و یک روز به خانهی عروس میرود و در مراسمی، لباسهایی که برای عروس خریدهاند به او تقدیم میشود. در این مراسم، خانوادهی داماد زیورآلاتی هم به عروس میدهند و بر او میآویزند. این مراسم فرصتی است که جشنی برای داماد و عروس گرفته شود و هدایایی (غالبا پول) که برای آنها تدارک دیده شده، تقدیم شود .
هفت شبانهروز جشن
مراسم عروسی تقریبا یک هفته طول میکشد؛ از روز دوشنبه تا روز چهارشنبه، زنان همسایه برای کمک به خانهی داماد میروند و نان میپزند. در این روزها، مراسم پایکوبی هم انجام میشود. روز چهارشنبه، خانوادهی داماد یک زن و یک دختر را بهعنوان «پاوهیو» و«جل هرگیر» به خانهی عروس میفرستد. همراه آنها هم چند نفر را با بز و گوسفند میفرستد تا آنها را در خانهی عروس سر ببرند. پاوهیو در خانهی عروس غذا میپزد و بر دستان عروس حنا میگذارد و او را برای مراسم آماده میکند، «جل هرگیر» هم لباس عروس را که خانوادهی داماد تهیه کرده و دوختهاند به خانهی عروس میبرد. او این لباسها را داخل یک بقچه میپیچد و گوشهی از تکتک لباسها مانند پیراهن، کوا و سخمه را طوری که از بقچه بیرون باشد، نمایان میکند. او بقچه را به دوش میگیرد و یک آینه را هم روی بقچه روی دوش خود میبندد. مسوولیت «جل هرگیر» در خانهی عروس این است که فامیل عروس را به جشن عروسی دعوت کند .
تزیین عروس با سکههای ناصرالدینشاه
لباسهای عروس در روز عروسی شامل پیراهن، زیرپیراهن و شلوار زنانهی کردی (از جنس براق)، سخمه، کوا و سلطه است. زیورآلات او هم شامل فیس یک کلاه پارچهای که اطراف آن را با سکههای ناصرالدین شاهی و احمدشاهی پوشاندهاند ، لاکوا ، گوبروک ، دکمه و دولاو زیوارآلات فلزی که برای تزیین اطراف سخمه و سلطه به کار میروند ، بازن دستبندهای برنز و پهنی است که دستها و بازوهای عروس را با آن میپوشانند ، تکبن یا همان کمربند و لوله هم وسیلهای است که به عنوان گردنبند از آن استفاده میشود و بهشکل لوله است و از سکه و مهره های قدیمی برای تزیین آن استفاده میشود که به عروس آویزان میشود.
داماد انار و سیب بر سر عروس میریزد
در روز عروسی، برادر عروس یا یکی از نزدیکانش روی قاطر سوار و عروس هم بهدنبال او سوار میشود و به سمت خانهی داماد حرکت میکنند. آنوقت یک نفر خبر آماده شدن عروس را به داماد میدهد و عدهای از زنان فامیل داماد مانند خواهر، عمه یا خالهی داماد، چراغهای توریِ نفتی و آیینه بهدست میگیرند و به خانهی عروس میروند. چراغ نماد روشنی و آینه نماد زلالی و شفافیت است. در نیمههای راه، خانوادهی داماد به عروس میرسد و اطراف او را میگیرد و ترانهخوانها با ترانه شروع به خواندن ترانهی «باده باده» (بادا بادا، مبارک بادا) میکنند.
وقتی عروس به خانهی داماد نزدیک میشود، داماد همراه یک نفر دیگر و دوست صمیمیاش به پشت بام میرود و انار، سیب، به، سکه و نقل آماده میکند. داماد هنگام رسیدن عروس، بر سر و تن او، سیب و انار میکوبد و دوست داماد هم بر سر عروس و مهمانان، نقل و سکه میپاشد. به این رسم «شاباش» میگویند. سیب نماد پاکی و باکرگی، انار نماد عشق و به نماد بوی زیبای زندگی است. هنگام ورود عروس به خانهی داماد، عروس را روی لیف (لحاف دستبافت قرمز) مینشانند و زیر گوشهای از لیف، حلوا میگذارند (در گذشته به جای شیرینی، از حلوا استفاده میشد)، وقتی عروس روی لیف مینشیند، مادر داماد با گفتن «بسمالله» سر عروس را به سمت حلوا خم میکند و سهبار آن را تکرار میکند، سپس حلوا را به نزدیکان و همراهان عروس تعارف میکند و به مهمانان میدهد. بهنظر میرسد این شیرینی نشانهی خوشیمنی و شیرینی وصلت و رابطهی خوب عروس و مادر شوهر است.
بازگشت عروس به خانهی پدرش
سه روز بعد از تمام شدن مراسم عروسی، مهمانان به خوشآمدگویی عروس میآیند و بعد از سه روز هم مراسم «تل» (توشه) برگزار میشود. در این مراسم فامیل عروس در خانهی خود یک قابلمه برنج میپزند و همراه لباسهای عروس و مقداری جهیزیه به خانهی داماد میروند. یک هفته بعد از برگزاری این مراسم، نوبت به آخرین رسم از سلسله رسوم عروسی میرسد؛ این رسم «باوان» نام دارد . باوان در لغت به معنای خانهی پدری است. در بعضی مناطق کردستان بعد از سه روز و در بعضی مناطق دیگر آن، بعد از یک هفته که عروس به خانهی داماد رفت، برای دیدن خانوادهی خودش به خانهی پدری میرود و چند روزی را با آنها میگذراند. در آخر این روزها، پدر عروس هدیهای به او میدهد تا به خانهی خودش ببرد .
ازدواج کرد کرمانشاه
خواستگاری
پدر پسر در يک روز خوشيمن (معمولاً روزهاى فرد) همراه چند ريشسفيد به خانه دختر مىروند و او را براى پسرش خوازمنی (Xwazmani) يا خواستگارى مىکنند. در صورت توافق پدر دختر، همانجا ميزان شيربهاء و مهريه مشخص مىشود. قبل از مراسم عروسي، مراسم ندورانى (نامزدي)، عقدکنان و حنابندان است.
نامزدی
در طول مدت نامزدى خانواده داماد موظف هستند لباس او را تهيه کنند. مراسم عروسى بين کردها با سرنا و دهل بهمدت ۳-۲ شبانهروز برگزار مىشود. در اين مراسم از ميهمانان با ناهار و شام پذيرائى مىشود. در طول مدت عروسى شرکتکنندگان بهصورت دستهجمعى به رقص و پاىکوبى مىپردازند. در گذشته بردن عروس، همراه با سوارکارى و تيراندازى در اطراف بود و به اين ترتيب عروس را تا خانه داماد مشايعت مىکردد.
عروسی
با نزديک شدن عروس به خانه داماد، سورناچىها با نواختن آهنگ (سوارسوار)، اسبها را بهوجود آورده به استقبال عروس مىرفتند. داماد نيز به پيشواز مىآمد و مشتى نقل و نبات و سکه بر سر عروس مىريخت و به اتفاق به داخل منزل مىرفتند.
نوروز![کرد - زن امروزی]()
در اساطیر ایران نوروز به بر تخت نشستن جمشید پیشدادی نسبت داده شده اما در بین کردها بیشتر مردم نورروز را به پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک و شادمانی و آتش افروختن مردم آن زمان بر روی کوه ها نسبت می دهند و پیروز شدن «کاوه آهنگر» بر «ضحاک» را نماد نوروز می دانند .
میرنوروزی و مراسم کوسه گردی
میرنوروزی و مراسم کوسه گردی از جمله بازیها و نمایشهایی بود که تا دو دهه پیش به عنوان مقدمه نوروز در استان کردستان برگزار میشد که توسط دو نفر به اجرا در میآمد. یکی را کوسه و دیگری را زن کوسه مینامیدند .
مراسم میرمیرین یا امیربهادری
یکی دیگر از مراسمی که از دیرباز در میان کردها رواج داشت و هر سال به مناسبت فرا رسیدن نوروز با تشریفات و شکوه خاصی برگزار میشد، «میرمیرین» یا «امیربهادری» است.
مراسم سمنو پزان (روستای قلعه-قروه)
اهالی کرد معتقدند که سمنو مهریه حضرت فاطمه (س) است و این مراسم برای آن ها بسیار با ارزش بوده که در حدود 15 روز انجام می گیرد . این مراسم ، مراسمی زنانه است و نوعی عروسی و پایکوبی می شاد که زنان دور سمنو جمع شده و هلهله می کنند و می رقصند . اما در حال حاضر این مراسم بیشتر تبدیل به مراسم دعا و روضه شده است .
مراسم پیر شالیار
این مراسم هر سال در بهمن ماه در آغاز چله کوچک در سه مرحله و طی سه هفته انجام میشود که سالروز ازدواج پیر روحانی از مغان زرتشت به نام پیر شالیار می باشد و نزد مردم اوراما بسیار محترم بودهو ک تاب او را به بیگانگان نشان نمی دهد و از کلماتش به جای ضرب المثل استفاده می کنند .
بازیهای محلی – کلاوریزان
فردی کلاهی را پر از سنگریزه مینمود و آن را وارونه روی یک سطح قرار میداد سپس میبایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزهای برجای نماند اما اگر موفق نمیشد میبایست سنگریزههای باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزهها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام میگردید . هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمیگردید .
هیله مارانی
(تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو میشدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه ميداشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل میزد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر میداشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم میزدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر میداشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب میشد و میبایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمیداشتند آن طرفی بازنده محسوب میشد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد . به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود .
نوروزنامه
از جمله چیزهایی که قبل از عید توسط بچهها تهیه میشد، «نوروزنامه» بود. نوروزنامه عبارت از یک صفحه سفید بود که در بالای آن اشکالی مانند سماور، قلیان، سمنو، تخممرغ رنگ شده، شیرینی و ماهی نقاشی میشد و پایین آن در چهار ستون اشعاری که هر مصرع در یکی از سطرهای این ستونها جای میگرفت مینوشتند. بچهها اشکال را رنگآمیزی کرده و موقع تحویل سال به پدر و مادر خود میدادند و عیدی طلب میکردند . بچهها «نوروزنامه»ها را میدادند و عیدی میگرفتند .
خوانچه
در نوروز خوانچههایی برای عروسهای نامزد شده یا دخترهایی که به خانه شوهر رفته بودند میبردند . گاه تعداد این خوانچهها به دوازده نیز میرسید. طلا، عطر، دستمال، جوراب، تخممرغ رنگ شده، صابون، پارچه، ماهی، شربت، سمنو، شیرینی و آجیل و از همه مهمتر سیب سرخ زرورق زده شده، از اقلامی بود که در خوانچهها وجود داشت .
پوشش زنان کرد کردستان![کرد - زن امروزی]()
که وا
نیم تنهای است که روی پیراهن بلند میپوشند همانند کت مردانه کُردی است با این تفاوت که اولا پارچه آن را رنگین انتخاب می کنندو ثانیاًخیلی کوتاه تر می دوزند و نیز جیبهای کت مردانه در آن دیده نمی شود.
کراس
یا پیراهن زنانه کُرد دارای دوختی ساده با بدنی بلند و دامنی گشاده و دراز است.بطوری که دامن پیراهن روی پای آنها قرار می گیرد و معمولاً آن را از پارچههای بسیار زیبا، نفیس و گران قیمت تهیه می کنند.
شال
که همانند شال مردانه است ولی زنها اغلب از نوع رنگارنگ آن استفاده می کنند.زنها وقتی شال را می بندند کمی از پیراهن خود را بالا می کشند بطوری که انتهای دامن از مچ پای آنها پایین تر نمی رود.
دستمال یا روسری
دستمال زنان کُرد پارچه ای است بسیار نازک و سه گوش که تارهایی در اطراف آن ایجاد می کنند و بدین وسیله بر زیبایی آن می افزایند، اغلب پولکهایی نیز با آن تارها می دوزند تا زیبایی آن را چند برابر کنند.هر چند در مراسم عروسی و فلکلور اکثراً روسری نمی بندند.
کلاو
یا کلاه زنان کُرد بسیار قشنگ و زیباست، این کلاه را از مقوا و به شکل استوانه کوتاهی درست می کنند و روی آن را با پارچه مخملی رنگین می پوشانند و بعد روی آن را با پولکهای رنگین یا طلایی و گلابیونهای زرین، مزین می سازند.
این کلاه را بوسیله یک رشته طلا که لیره یا نیم پهلوی هایی به آن می آویزندو از زیر چانه عبور می دهند، روی سر نگاه می دارند و دستمال را روی آن می بندند.
جافی
شلواری همانند شلوار مردان است، این شلوار را زنان کرد، به ویژه زنان روستایی، هنگام کار میپوشند. در سایر مواقع، زنان شلوار گشاد از جنس حریر به پا میکنند.
کُلُنجِه
نیم تنهای است که روی پیراهن بلند میپوشند و رد اورامان آن را «سوخمه» مینامند و از پارچه زری یا مخمل دوخته میشود.
کُلکه
روسری یا دستاری است که به جای کلاه مورد استفاده زنان قرار میگیرد کلکه دارای رشته بلندی از ابریشم سیاه و سفید با ملیله دوزی است.
پوشش زنان کرد کرمانشاه
سربند
سربند، یکی از قسمتهای مهم لباس کردی زنانه است که قدمت آن به دوران قبل از هخامنشی بازمیگردد و معروفترین سربند در استان کرمانشاه مربوط به مناطق کلهر، سنجابی و گوران است. «سربند زنانه روی یک کلاه نیمکره ای قرار می گیرد (کِلاو، کُلو یا کِلو) که برای زنان جوانتر و دخترها حاشیهدوزی شده و برای زنان مسن تر از مخمل ساده است. هر دو زنجیری دارند با سکه های نقرهای که در یک طرف دوخته شده و از زیر چانه رد و در سمت دیگر قلاب می شود. سربند برای زنان مسن به رنگهای تیره و برای زنان جوان به رنگهای روشنتر است و بستن سربند، ابهت خاصی به زنان میدهد.
زیر پیراهن
زیر پیراهن زنان کرد این منطقه از جنس چلوار با برشی ساده و بلند که تا پشت پا می رسد . این لباس دارای آستین ساده مچ دار و یقه ای گرد که هر دو با دکمهی سادهای بسته میشوند .
پیراهن
پیراهن زنان کرد ساده ، بلند تا مچ پا ، گشاد و از پارچه های گلدار که معمولا دارای جنس مخمل الوان و یا پارچه هایی با جنس دیگر دوخته می شود . این پیراهن دارای یقه ی هفت و آستین ساده و راسته که اگر مچ دار باشد با دکمه بسته می شود ، است البته اکثرا بدون آستین دوخته می شود .
کلنجه یا جلیقه
جلیقه یا کُلُنجِه پوششی نیم تنه تا ناحیه کمر و بی آستین که روی پیراهن بلند پوشیده می شود از پارچهی زری یا مخملهای الوان می باشد که دارای یقه ای هفت ، سه گوش و گاه دارای برگردانی 5 سانتی متری که یراقدوزی و نواردوزی داشته ، است و همچنین زنان کرد روی این تزئینات، سکهها و زیورهای زیادی نصب میکنند که همه ی این ها باعث شده جلیقه یا کُلُنجِه ، یکی از پوشاکهای زیبای بومی و مورد علاقهی زنان کرد این استان شود . در اورامان آن را «جلزقه» یا «سُخمه» یا «سوخمه» می نامند .
نیم تنه
نیم تنه یا یل مانند جلیقه از مخمل الوان یا زری مرغوب و کوتاه بوده اما آستین دارد و تفاوتی با یلهای زنان دیگر نقاط ندارد. آستین یل ساده و گاهی لبهی آن سنبوسهدار است ؛ اما عموماً آن را بدون سنبوسه (زایدهی مثلثیشکل پایین آستین) و با یک چاک کوتاه در ناحیهی مچ میدوزند . دو کنارهی جلوی یل، هنگام پوشش از هم با فاصله میایستد و بههم نمیرسد و برای تزئین ، معمولاً آن را چرخدوزی یا گاهی نواردوزی میکنند .
قوا یا کوتِر
بالاپوشی بلند، آستین دار و آستردار با نوارها یا سکههایی که یقه را زینت میدهد در زمستان روی یل یا سَلته پوشیده می شود که «کوتِر» یا «قِوا» نام دارد .
کَوا
نوع دیگری از بالاپوش که احتمالاً روی یل پوشیده می شود، از مخمل سیاه است که کمر آن تنگ بوده و روی سینه، زیر یقه های برگشته دکمه می شود و به آن «کَوا»، «زبون»، «زَوون» یا کمرچین میگویند.
قبای
قبا از جنس مخمل های الوان با آستری از جنس پارچه های گلدار می باشد که مانند پیراهن تمامقد و بلند است و تا پشت پا میرسد . این لباس دارای آستین های ساده ، یقه هفت و در قسمت جلو تا پایین دو لبهی قبا به حالت منحنی که جدای از هم میایستد ، می باشد . البته قباهایی که در فصل زمستان استفاده میشوند ، بیشتر مشکی هستند.
روپوش
این روپوش، در واقع «چادری از پارچهی ابریشمی مشکی است و معمولاً آن را از درازا بر پشت و گردن میاندازند و دو گوشه ی بالاییاش را جلو آورده و روی سینه گره می زنند». بلندی این پارچه دو متر است با عرض کمتر. با استفاده از این روپوش تمام پشت لباس پوشانده میشود.
شلوار
شلواری که در قوزک دکمه می شود، به شِوال جافی و لباسهای زیر کوتاهتر «ژِر ـ شوال» و «شُوال ـ کُل» مشهور است. جافی شبیه شلوارهای رایج سایر مناطق کردنشین و مانند شلوار مردان است .
این شلوار را زنان کرد، بهویژه زنان روستایی هنگام کار میپوشند. در سایر مواقع، زنان شلواری گشاد از جنس حریر به پا میکنند . این شلوار دو ساقه و یک میانساق پهن چهارگوش دارد. کمر آن و دمپای ساقها لیفه ای است و با بندی، در حدود مچ پا جمع میشود. از لیفهی کمر به پایین، به پهنای بیست سانتیمتر پارچهای به شلوار دوخته میشود که آن را سفید انتخاب میکنند و ساقها از پارچههای ساتن و گاه گلدار تهیه میشود.
کفش
امروزه بانوان کرد به کفشهای شهری گرایش پیدا کردهاند؛ ولی پاپوش معمول و بومی زنان کرمانشاهان، همان کفش دستباف رنگین است که به گیوهی کرمانشاهی مشهور است. رویهی این گیوه که حالت تزئینی دارد، توسط بانوان بافته میشود و تخت آن توسط «تختکش» آماده میشود و گیوهدوز، رویه و تخت کفش را به هم وصل میکند. نخ رویه عموماً از پشم و رایج ترین آن سفید یا شیری است. گیوههای کرمانشاهی در رنگهای مختلف موجود است و میتوان آن را با رنگ لباس کردی هماهنگ کرد. تقریباً حدود پنجاه نوع گیوه در این شهر یافت میشود که در عین راحتی، زیبایی خاصی هم دارند.
زینتآلات
زینتآلات زنان در این شهر، معمولاً عبارت است از گوشواره، سینهریز، گلوبند، دستبند، سرکیس، کرمک یا حلیلهی طلا که به مچ پا بسته می شود.