شهید جهاد مغنیه
تاریخ تولد: 1991 میلادی. طیربا لبنان
تاریخ شهادت: 13 ارديبهشت 1395. سوریه
خانواده
شهید جهاد مغنیه فرزند عماد مغنیه معروف به حاج رضوان بود که 23 سال ، قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیستها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند.
شهید جهاد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه و مصطفی دارد.
تحصیلات
جهاد، تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس، باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.
پدران معنوی
وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند.
از زبان فاطمه(خواهر شهید)
مادر من یک زن فوق العاده است. خبر شهادت بابا که رسید، رفت دو رکعت نماز خواند … همه ی ما را آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شدیم، خطاب به جنازه بابا گفت: الحمدالله که وقتی شهید شدی، کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند… همین یک جمله ما را آن قدر خجالت داد که آرام شدیم …
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور …
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم … مثل بابا شده بود …خون ها رو شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها… تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بود و یک لحظه به نظرم رسید دیگر نمی توانم تحمل کنم… باز مادر، غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد؛ وقتی صورت جهاد را بوسید، گفت: ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده، البته هنوز به” اربا اربا ” نرسیده … باز خجالت آراممان کرد.
فعالیت های شهید در حزب الله
در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه، زیرساخت های “جولان” را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه، شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز “سمیر قنطار” است که در سال 2008 در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.
حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.
روزنامه صهیوینیستی “هاآرتص” در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای 107 میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود.
اهمیت منطقه جولان و حضور مؤثر جهاد مغنیه
وب سایت شبکه سی ان ان در مصاحبه ای که با “موید غزلان”، یکی از اعضای هیأت رهبری شورای ملی مخالفان سوری انجام داده بود؛ گفته بود که سازمان امنیت نظامی ارتش آزاد به اطلاعاتی دست یافته که نشان می دهد حزب الله، جهاد مغنیه را مسئول پرونده “جولان” کرده است.
این چهره مخالف سوری همچنین گفت که: «نیروهای مسلح ارتش آزاد دریافته اند که حزب الله تا چه اندازه در منطقه جولان نفوذ دارد، تا آن جا که توانسته است بر منطقه استراتژیک “تل الحاره” مسلط شود. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که مراکز وابسته به حزب الله امکانات ویژه ای در اختیار دارند که می تواند آنها را به واحدهای مستقر در مرزهای جولان مرتبط کند.»
بی قراری های آخر…
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صدای ناله و گريه جهاد می آيد؛ رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه كردم. ديدم جهاد، سر سجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت می كند. دلم لرزيد ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزی نديدم .
صبح موقعی كه جهاد می خواست برود، موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بيارم؛ از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟ چرا اين قدر بی قراری مي كردی؟ چي شده؟! جهاد خواست طفره برود برای همين به روی خودش نياورد و بحث را عوض كرد، من به خاطر دلهره ای كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سؤالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزی نيست مادر، من نماز می خواندم ديگر!
ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاری كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسيد و بغل كرد و رفت… يكشنبه ظهر فهميدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و آن لحن پر التماس برای چه بوده است!
شهادت
بر اساس اعلام حزب الله لبنان، در 18 ژانویه 2015 سالروز پایان جنگ 22 روزه غزه و شکست اسراییل در این جنگ، گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید میدانی از شهرک “الامل” در “قنیطریه” سوریه، مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند.
این حمله تروریستی هنگامی روی داد که دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه مرزی جولان اشغالی بودند.
یک بالگرد اسرائیلی، دو موشک به نقطه ای در جنوب سوریه شلیک کرد. این بالگرد رژیم صهیونیستی، نقطه ای در شهرک “مزرعة الامل” در منطقه “قنیطره” در جنوب سوریه را هدف قرار داد.
پیکر شهید جهاد مغنیه در کنار آرامگاه پدرش، شهید عماد مغنیه در “ضاحیه جنوبی” در مقبره “روضة الشهیدین” مزار سربازان شهید مقاومت به خاک سپرده شد.
سخنان شهید
شهید جهاد مغنیه بارها در مناسبت های مختلف به بالای منبر می رفت و سخنرانی می کرد که بارزترین آنها سالگرد ترور پدرش در دمشق بود که در سال 2008 انجام شد. متن این سخنرانی به شرح زیر است: ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمیشناسد؛ چرا که آنها بوسیله مرگ در مسیر خدا صعود کردهاند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمی کند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده میبیند و آنچه که به قلب کسی خطور نکرده به قلب وی خطور میکند. ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدند. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هر چقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند میایستیم و افتخار میکنیم که میوههای سالها جهاد با چشمانی باز هستیم، با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند. ما فرزندان مدرسهای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمیکنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس میگیریم. ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، بردهای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست. ما امروز اینجا آمدیم تا به دشمن صهیونیستی بگوییم که اگر خونی را ریختی، این خونها جویهایی میشود در مسیر قدس و فلسطین. ما آمدهایم که به مجاهدان و مبارزانی که در مسیر شهدا گام برمی دارند، بگوییم که ثبات زمین، از پافشاریهای شماست و ثبات آسمان، از ثبات شما میباشد و ما و شما قسم خورده ایم که سلاحهایمان را رها نسازیم و مرزها را ترک نکنیم. ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم؛ مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی. ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغ هایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغ ها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون، پیروزی محقق میگردد. اما در آخر سخن التفاتی به آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان -روح من و همگان فدای خاک پای ایشان باد- میکنیم؛ ای آقا و مولای ما، برای ما نزد خدای متعال شهادت طلب کن که ما تا آخرین نفس در راه خدا ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راهِ پر از قربانی و فیض و سرور این است که خود و ارواحمان را فدای این خط مقدس سازیم؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدای متعال. بسم الله الرحمن الرحیم أُذن للذين يقاتلون بأنهم ظُلموا، وإنّ الله على نصرهم لقدير، به آنان كه جنگ بر آنها تحميل می شود، رخصت جهاد و نبرد داده شد، زيرا به آنها ستم شده و البته خداوند بر يارى آنها كاملا تواناست. (سوره حج آیه 29) آخرین کلام ما حمد و سپاس پروردگار جهانیان است و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. |
منابع:
- entezari.kowsarblog.ir
- safirane_eshgh_1.rozblog.com
- icmiw.ir/martyrs/129/
- پورتال جامع شهدای جهان اسلام
خوش به سعادتتون , خوش به غیرت و شجاعتتون
همه مطلب رو نخوندم ولی همون ابتدا تاریخ شهادت و ولادت رو اشتباه وارد کردید
لطفا اصلاح کنید
اجرتون با امام شهدا
با سلام
تاریخ ولادت و شهادت رو اشتباه تایپ کردید
تاریخ ولادت 12اردیبهشت 1370
تاریخ شهادت 28دی 1393
انشالله که در اون دنیا ما رو هم شفاعت کنن و دستمون بگیرن