اقتصاد خانواده

انسان ها نیاز را به وجود می آورند و برای برآورده کردن آن نیز تلاش می کنند از طرفی خواسته های انسان نامحدود و منابع محدود می باشد که علم اقتصاد به ما می آموزد که چگونه از حداقل منابع حداکثر بهره برداری را ببریم.

اقتصاددانان هر کدام تعاریف متعددی برای اقتصاد بیان کرده اند به طور مثال ارسطو اقتصاد را هنر مدیریت خانواده می داند و آدام اسمیت اقتصاد را علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل می داند اما اگر بخواهید یک تعریف ساده از اقتصاد را بدانید اقتصاد را می توان علم تخصیص امکانات محدود به خواسته های نامحدود تعریف کرد.

در یک تعریف دیگر اقتصاد علمی است که به مطالعه کاربرد و نحوه تخصیص بهینه منابع تولیدی محدود به منظور تامین نیازهای نامحدود بشری و رفتار و روابط بشر با اشیای مادی مورد نیاز او که به طور محدود در طبیعت وجود دارد می پردازد.

 اقتصاد خانواده:

خانواده را می توان کوچکترین واحد اجتماع اما مهمترین واحد دانست زیرا تربیت، مصرف و سایر آموزش های انسان در خانواده شکل می گیرد بنابراین اگر خانواده در امر تربیت و آموزش موفق باشد جامعه نیز به یک جامعه موفق تبدیل می شود. نیروی انسانی که وارد جامعه می شود از دل همین خانواده بیرون می آید بنابراین درست مصرف کردن و اقتصادی زندگی کردن را باید در محیط خانواده یاد بگیرد به همین جهت است که اقتصاددانان، خانواده را بنیان زندگی اقتصادی جوامع می دانند. خانواده می تواند یک واحد اقتصادی باشد زیرا سرمایه و نیروی انسانی که دو عامل مهم تولید محسوب می شوند در خانواده وجود دارد.

در کل اقتصاد خانواده را می توان تخصيص منابع محدود قابل دسترس به مهم ترين نيازها و خواسته هاي خانواده تعریف کرد که این منابع متفاوت به نظر می رسند اما همگی دارای ویژگی کمیابی می باشند. خانواده ها همیشه خواستار یک زندگی خوب و مرفه می باشند اما منابع و بودجه ای که در اختیار دارند محدود می باشد بنابراین باید با توجه به بودجه ای که دارند از میان نیازهایشان انتخاب کنند و به گونه ای تصمیم بگیرند که همه اعضای خانواده رضایت داشته باشند. تفاوت اقتصاد خانواده با اقتصاد بازار نیز در همین امر است، در اقتصاد بازار فقط افزایش سود هدف می باشد اما در اقتصاد خانواده رضایت خانواده در اولویت است. اقتصاد در خانواده باید توسط اعضای خانواده به طور صحیح مدیریت شود تا نتیجه مطلوبی بدست آید.

 راهکارها:

*در ابتدا باید صورت دقیقی از مخارج زندگیتان را تهیه کنید تا در جریان دخل و خرج خود قرار بگیرید سپس بر اساس احتیاجات خانواده و میزان درآمد به آن بودجه اختصاص دهید.

*بعد از مدیریت باید یک برنامه ریزی مناسب داشته باشید که همه اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خانواده را دربر بگیرد.

*در این مرحله نوبت به انتخاب می رسد. باید بر اساس بودجه ای که دارید از میان خواسته هایتان انتخاب کنید و این انتخاب باید به نحوی باشد که رضایت سایر اعضای خانواده را در پی داشته باشد.

*پس انداز کردن را فراموش نکنید در هر خانواده ای باید پس انداز وجود داشته باشد تا در روز تنگدستی بتوان از آن استفاده کرد. دقت کنید که باید 10 درصد از درآمد سالانه خود را پس انداز کنید.

*اعضای خانواده برای رسیدن به یک زندگی مطلوب باید با یکدیگر همکاری کنند و روحیه همکاری را در خانواده تقویت کنند. این یک باور غلط است که تنها پدر و مادر مسئول حل مشکلات اقتصادی می باشند.

*زنان در خانواده علاوه بر این که نقش مادر را به درستی انجام می دهند می توانند اقتصاد خانواده را نیز به نحو احسن مدیریت کنند. در جوامع امروز که مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است؛ زنان در خانواده می توانند در اصلاح الگوی مصرف نقش به سزایی داشته باشند. مادران در خانواده با توجه به قناعتی که دارند می توانند اقتصاد خانواده را به طور صحیح مدیریت کنند.

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.