پروفسور داریوش فرهود
پدر علم ژنتیک ایران
دکتر داریوش فرهود، از نخستین کسانی است که دانش ژنتیک را به ایران آورد و نقشه ژنتیک اقوام ایرانی را تهیه کرد.
داریوش فرهود در فروردین سال 1317 شمسی، در تهران دیده به جهان گشود. داریوش، چندماهه بود که به خاطر شغل جدید پدر، یعنی «ریاست اداره فرهنگ آبادان» به جنوب کشور رفتند و در شهر کوچک «هفت گرد» ساکن شدند. او سال اول ابتدایی را در هفت گرد گذراند و بعد تا پنجم ابتدایی به شهر نفت خیز مسجد سلیمان رفت. یازده ساله بود که به تهران برگشتند.
از همان ایام به لطف برخورداری از پدری فرهنگی و پدربزرگ و عموی پزشکاش، به علم طب علاقهمند میشود.
پدر داریوش فرهود بهترین استاد و الگوی اخلاقی برای او بودهاست؛ که در زندگی اجتماعی و علمی او نقش بسزایی ایفا کردهاست. خود پروفسور فرهود در مورد پدرشان می گویند:
“آنچه از تعهد و ایمان و شوق به خدمت گزاری و مثبت اندیشی دارم از مرحوم پدر دارم.”
تحصیلات
داریوش فرهود دوران دبیرستان خود را در مدارس البرز و دارالفنون پایان برد و با اخذ دیپلم از دبیرستان البرز فارغالتحصیل شد.
در تمام سال های تحصیل، داریوش دانشور فرهود یک دانش آموز معمولی بود که سعی می کرد در تمام رشته ها چیزی را یاد بگیرد. «هیچ وقت معدلم 20 نشد. شاید آن روزها زیاد هم باهوش به نظر نمی رسیدم چون تمام نمره هایم عالی نبودند.اما در عوض، در درسی دیگر نمره ام «بیست مثبت» می شد که یک درجه از 20 بالاتر بود. به اصطلاح امروز، هوش هیجانی بیشتری داشتم
وی از سن ۱۹ سالگی برای ادامه تحصیلات دانشگاهی به آلمان سفر کرد و به تحصیل پرداخت.
داریوش فرهود با چهرههای نامدار و توانمندی در عرصه پزشکی همچون رحمان زاده، سروستانی، مجیدی، مجید سمیعی (جراح مغز و اعصاب و ساکن آلمان)، فنایی، بروستانی و «تینکر ناگل» (برنده جایزه نوبل) همشاگردی و دوست بودهاست.
ایشان بیش از بیست هزار دانشجوی رشتههای مختلف پزشکی و علوم زیستی را تعلیم داده است.
ورود به علم ژنتیک
رشته های انسان شناسی و ِژنتیک تازه در آلمان پاگرفته بودند و کمتر کسی تمایل داشت با این دنیای ناشناخته آشنا شود و ریسک یک تخصص تازه را بپذیرد. دکتر فرهود می گوید محیط در تربیت او تاثیر بسیاری داشته، اما تاثیر نهایی را کلمه «چرا» در زندگی او گذاشته است.
به گفته دکتر:
“پدرِ مادرم آدم روشنفکری بود. او همیشه مرا تشویق می کرد که درباره پدیده های مهم سوال بپرسم و به این راحتی ها قانع نشوم. او می گفت، باید درباره همه چیز «چرا» بگویم. “
چند سال اول ورود به آلمان، به آموختن زبان آلمانی و یاد گرفتن درس های عمومی پزشکی گذشت. او مثل همه دانشجویان ایرانی همدوره اش قبل و بعد از وقت ناهار از رو به روی یک ساختمان نسبتا تازه می گذشت؛ بنایی در محوطه دانشگاه که کمتر کسی به آن توجه یا رفت و آمد داشت. «یک بار به فکرم رسید، به آن جا بروم و ببینم چه خبر است. روی یک تابلو نوشته بودند: «انسان شناسی». داخل که شدم دیدم درباره مردم شناسی در رده های مختلف حرف می زنند و ژنتیک یکی از شاخه های مورد بحثشان است. آن ها چند سال پیش به ایران آمده بودند و در زمینه قشقایی ها کار کرده بودند. بعدتر دیدم که در آلمان خیلی ها پزشکی، ژنتیک، انسان شناسی و روانشناسی را با هم می خوانند که در کارشان پیشرفت کنند. به همین خاطر من هم وارد بحثشان شدم و بعد از مدتی تبدیل به دانشجویی شده بودم که همزمان در چند رشته مشغول تحصیل بود.»
داریوش فرهود پس از اخذ اولین مدرک پزشکی در آلمان، تحصیلاتش را دررشته ژنتیک انسانی تا مقطع دکتری ادامه داد. سپس بنا به دعوت دولت ایران و دانشگاه تهران به ایران بازمیگردد تا نخستین فردی باشد که اولین و درمجموع ۹ دوره فوق لیسانس ژنتیک انسانی را در کشور برگزار میکند و پس از آن به شکلگیری دوره دکترای ژنتیک پزشکی در ایران مبادرت میورزد.
او در ماه می سال 1972 (1351) یعنی موعد مقرری که تعیین کرده بود، به ایران برگشت.
او دکترای علوم طبیعی در ژنتیک انسانی و دکترای انسانشناسی را از دانشگاه ماینس آلمان (۱۹۷۲–۱۳۵۱ش) و درجه استادی در ژنتیک پزشکی از دانشگاه مونیخ (۱۹۹۱–۱۳۷۰ش) اخذ کردهاست. او بنیانگذار، استاد و مدیر گروه ژنتیک انسانی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران (۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲) میباشد. فرهود برگزیده جشنواره بینالمللی خوارزمی میباشد.
چهره ماندگار
دکتر فرهود در طول سال های گذشته تحقیقات بسیاری در حوزه ژنتیک ایرانیان انجام داده است. او بر همین اساس نگرانی های زیادی نسبت به احتمال تغییر ژن ایرانی ها در آینده نزدیک دارد و می گوید:
«بخشی از ژن ها از پدر و مادر در بدو تولد به ارث می رسند، اما برخی دیگر، زمینه ای در وجود فرد دارند که اگر شرایط مهیا شود، چراغ آن ژن روشن می شود و در رفتار و زندگی فرد بروز پیدا می کند. این پدیده که به نام «اپی ژنتیک» می شناسیم، باعث می شود خصوصیاتی در ماه به وجود بیایند که تا پیش از آن وجود نداشته اند. این خصوصیات را جامعه، رفتار دیگران، وضعیت آب و هوا و خیلی چیزهای دیگر روی ما باقی می گذارند.» مثال ملموس تر دکتر فرهود از «اپی ژنتیک» به زندگی جانوران بر می گردد. «شاید از خودتان پرسیده باشید جانوران چطور یاد می گیرند که با چه شیوه ای و در کجا لانه بسازند. ممکن است بگویید از مادر و پدرشان یاد گرفته اند، اما جوجه های ماشینی که مادر و پدر ندارند چطور؟ آن ها از کجا یاد گرفته اند؟ جواب این است: همه موجودات زنده به مرور از اطرافشان تاثیر گرفته اند و یک کار مشخص را آموخته اند. طی سال های دراز و نسل های مختلف این رفتار وارد ژنشان و تبدیل به بخشی از شخصیت آن ها شده که در طول نسل های بعدی هم انتقال پیدا می کند.»
دکتر فرهود بعد از بازنشستگی هنوز بیشتر از 12 ساعت کار می کند و چند پروژه مختلف را رهبری می کند. دکتر فرهود می گوید کار می کند چون مردم به او نیاز دارند.
طبق گفته ایشان:
«آدم ها در دو مرحله زندگیشان باید زیاد کار کنند. یکی در زمان جوانی که انرژی و توان زیادی وجود دارد، فرد باید کار کند و اعتماد به نفس و تجربه بیندوزد و دیگری در دوران کهنسالی که باید این تجربه را در اختیار دیگران بگذارد. من به کارکردن نیازی ندارم، ولی به عنوان یک پزشک متعلق به خودم نیستم. مردم کشورم به من و تخصصم نیاز دارند. به همین دلیل من باید کار کنم، تا پیش از آن که به قول سعدی از تو نیاید هیچ کار».
سوابق علمی و اجرایی:
- بنيانگذار و مدير اولين گروه ژنتيک انساني در ايران (1351- دانشگاه تهران)؛
- کارشناس رسمي رشته ژنتيکانساني سازمان جهاني بهداشت؛ ژنو (1355 تاکنون)؛
- عضو کميته “اخلاق در ژنتيک پزشکي”سازمان جهاني بهداشت، ژنو (1373 – 1380)؛
- عضو پيوسته فرهنگستان علوم جهان سوم، ايتاليا (از 1375)؛
- عضو کميته ملي “اخلاق زيستي” کميسيون ملي يونسکو ـ ايران (1382 تاکنون)؛
- کشف و گزارش گونه جديدي از ترانسفرين انسان”ترانسفرين ايران” (1367)؛
- کشف و گزارش يک بيماري جديد ژنتيکي به نام “مولتي پلسينوستوزيس شديد” در يک دودمان بزرگ ايراني (1378)؛
- پژوهش در زمينه ژنتيك پزشكي،ژنتيك اجتماعي و ژنتيك جمعيت، اخلاق پزشكي
تقدیرنامه ها:
- سردبير پنج مجله علمي- پژوهشي (پزشكي و بهداشتي)؛
- برنده جايزه علمي جشنواره جهاني خوارزمي در پژوهش (1369)؛
- برنده دو جايزه ولوح افتخار جشنواره ابنسينا در پژوهش (1378 و 1382)؛
- برنده جايزه و لوح افتخارجشنواره رازي در انتشارات (1387)؛
- برنده جايزه و لوح، براي سردبيري فصلنامه انگليسيزبان “بهداشت ايران “به عنوان مجله ممتاز بين المللي (1388)؛
- لوح افتخار رياست محترمجمهوري به مناسبت”تلاشهاي خالصانه و آثار ارزشمند و خلاقانه در طول دورانخدمت”(1389)؛
- لوح افتخار دانشکده بهداشت براي سيسال مديريت و سردبيري مجلهبهداشت ايران (1389)