نگاهی بر هنر سفالگری اختراع ایرانیان باستان بخش اول

نگاهی بر هنر سفالگری اختراع ایرانیان باستان بخش اول

سفالگری

نگاهی بر هنر سفالگری : ماده سفالگری گل است. گل در دستها جان می گیرد به شكلهای مختلف در می آید. مثل كوزه یا ظروفی كه نقشهای برجسته دارند و حتی مجسمه و به تعبیری ، در تلاشی كه دستهای یك هنرمند انجام میدهند. شكلی نهفته از میان توده گل كشف می گردد. شكلی كه می تواند یك مجسمه باشد و یا یك كوزه از ساكنان اولیه فلات ایران سفالینه های قابل توجهی بدست آمده است. معروفترین آنها متعلق به سیلك و شوش است.
این سفالها تقریباً از 4 تا 6 هزار سال پیش قدمت دارند. اما در فاصله بین این دو زمان دگرگونی بسیار مهمی در سفالگری صورت می گیرد و آن اختراع چرخ سفالگری است. تقریباً در همین زمان بدعت پختن سفالها در كوره نیز آغاز می شود و این دو عامل باعث رشد قابل توجهی دراین رشته ی هنری می گردند. بسیاری از محققین جهان اعتقاد دارند كه ساكنان اولیه فلات ایران مبتكر چرخ سفالگری و پخت آن بوده اند.
آثاری كه تا به حال بدست آمده، قدمتی بیش از 6 هزار سال داشته است و اكثراً دست ساز هستند. یعنی بدون استفاده از چرخ كوزه گری درست شده اند. به همین دلیل این آثار از تقارن كامل برخوردار نیستند.
در حالی كه اگر به سفالینه هایی كه از سیلك آمده در حالی كه اگر به سفالینه هایی ه از سیلك بدست آمده بنگریم، تأثیر چرخ سفالگری را در این آثار مشاهده می كنیم. یعنی كوزه ها كاملاً متقارن هستند.
تأثیر این تحول در سفالهایی كه از شوش بدست آمده اند، به خوبی پیداست . زیرا كوزه ها از حد عادی بسیار بزرگتر و از ساخت ظریفتری برخوردارند. هر چه جلوتر بیائیم‌، مشاهده می كنیم كه كوزه ها برای سهولت در حمل و نقل دارای پایه ، لبه و دسته می شوند و رابطه دستها و ظروف روشن تر می شود.
در آثاری كه از شوش و هفت تپه بدست آمده، قطعاتی از سفال لعابدار و مجسمه هایی لعابدیده نیز دیده می شوند. احتمالاً این فن از بین النهرین به عیلامیان رسیده است زیرا مردم بین النهرین در فن لعاب دادن سفال بسیار پیشرفته تر بوده اند.
با ورود آریائیان آثار سفالی متفاوتی ساخته شد. این آثار بیشتر و مارلیك ( گیلان)كشف شده اند. در این آثار نوعی پیوند میان سفالگری و یا پیكرسازی مشاهده می شود. به طور مثال یك كوزه و یا پیه سوز ممكن است به شكل حیوان یا انسان باشد.

تاریخچه سفال دوره اسلامی

تازیان در زمان کوتاهـی سراسر خاک ایران را گـشودند، اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـری در کار سفالسازی نـداشت، اما وقـتی که در سال 750 میلادی خانواده ایرانی ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگی ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید.
اسلام بکار بردن ظرفـهـای گـران قـیمت فـلزی به ویـژه زر و سیم را غـدغـن کرده است. از اینرو بار دگـر طبقه حاکمه خریدار ظرفـهـای سفالی شدند و آماده شدند که سفالهـایی که بـسیار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنری در سطح والایی قـرار داشت بخـرند. رفـته رفـته پـیـشیـنه سفالگـری در بـسیاری از مراکز سفالسازی ایران بـنـیاد گـرفت و صاحبان این کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند.
نوشته ای که در سنگ محـراب امامزاده یحیی ورامین در نزدیکی تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس یعـنی سفالساز، طراح نقـشه و خوش نویس می دهـد.

از لحاظ تاریخـی دروه اسلامی ‌به سه بخش تـقـسیم می‌گردد:

1- دوره اولیه اسلامی‌تا آغاز سده یازده میلادی
2- دوره میانه اسلامی‌شامل پادشاهـی سلجوقـیان و مغـولهـا
3- دوره متاخر اسلامی‌از زمان صفویه تا به امروز

دوره اولیه اسلام

در دوره اولیه اسلام، سفالساز افـتاده و مـتواضع ایرانی در هـمان زمینه پارتـهـا و ساسانـیان کار می‌کـرد. ظرفـهـای وی بی لعـاب بود و در قـالب فشاری هـا آن را آراسته کرده، تـزیـین می‌داد و یا ظرفـهایی از لعـاب آبی یا فـیـروزه ای می‌ساخت. اینگونه قالبهـای فشاری از خاک رس بی لعـاب ساخـته می‌شد و پـیش از پـخـتـن آن را برای آرایش ظرف کنده کاری می‌کردند.
در دوره اولیه سفالگـری ظرفـهـای چـیـنی که از چـین آورده شد سبب تـشویق و تحـریک ایرانیان در توسعـهً صنعـت سفالسازی شد. ثـعالبی و بـیـرونی دو نفـر از مورخین مشهـور دربارهً انواع سفالهـایی که از چـین آورده شد شرحی نگـاشته و مرغوبـیت آن را ستوده اند.
محـمد بن الحسین می‌نویسد که فرماندار خراسان در سال 1059 میلادی بـیست تـکه ظروف چـینی از کشور چـین دریافت کرد و آن را به بارگـاه خـلیفهً بغـداد فـرستاد؛ و سفالسازان داخلی را تـشویق به ساخـتن سفالهـایی شبـیه به آن کـرد. در حقـیـقـت در اثـر تـشویق فرمانداران و حـکام محـلی، نوآوری هـا و اخـتراعـات زیادی در فـن بـدل چـینیسازی و تـقـلـید چـیـنیهای دوره تانگ در ایران بوجود آمد.
سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چیـنـیهای سبک تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چـیـنـیهای سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجای چـینی اصل می‌گـرفـتـند.
کوششی که سفالسازان ایرانی در تـقـلید چـیـنـیهای کشور چـین در دوره های اولیهً اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مینایی قـلع گـردید. در سدهً هـشتم پـیش از میلاد مسیح آشوریهـا اکسید روی را در لعـابهـای سربی خود برای بدست آوردن رنگ سفـید کـدر به کار برده اند.
چون آخرین کار برای این فن در خاور نزدیک را می‌توان از آجرهای لعـابی که در شوش و تخت جمشید در سدهً پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراین وقتی می‌گوئیم بعـد از 1500 سال دوباره آن را بازیافـتـند بی دلیل نیست. این لعـاب جـدید که سطح کاملا سفـید درست می‌کرد، کاربرد گـل و رس سفـید را از بـین برد و از ایران به سرعـت به تمام کشورهای اسلامی‌تا اسپانیا گسترش یافت.
در آنجا پایه و اساس سفالسازی اسپانیایی – آفریقایی گردید که در جزیرهً اسپانیایی مایورکا ساخـته می‌شد؛ از آنجا به نام ماجولیکا به ایتالیا آمد و طولی نکشید که ایتالیا نیز آن را تولید کرد. از ایتالیا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـینی آلات دلـفـت معـروف گردید.
یکی دیگر از اختراعات ایرانیان در صنعـت سفالسازی رنگهـای مینایی بود که قبلا در سال 883 میلادی آغاز گـردیده بود. اشیائی که رنگ مینایی بر آنهـا زده شده است – سفالسازان چـینی هـیچگـاه این رنگ را به کار نبرده اند – در کارگاه هـهای کوزه گـری فوسطاط نزدیک قاهـره و در عـراق پـیدا شده است. ولی بـیـشـتر دانشمندان امروزه بر این باورند که رنگ مینایی یک اختراع ایرانی است. رنگ مینایی در اسپانیای افـریقا در کارگاه هـای کوزه گـری معـروف پاتـرنا و والنسیا به کار برده می‌شد، و در سال 1500 میلادی به ایتالیا رسید.

سه نوع رنگ مینایی وجود دارد :

1- رنگ مینایی طلایی ساده روی زمینه سفـید.
2- رنگ مینایی جگـری در زمینه سفـید یا مخـلوط با سایر رنگـهـا.
3- رنگ مینایی چـند رنگ با درخشندگی فلز مس یا نـقره، یا اگـر روکش آن بسیار نازک باشد، رنگ مینایی زرد، قهـوه ای یا زیـتونی بر زمینه سفید.رنگ مینایی در زمان سلاطین سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسید.

ادامه دارد…….

منبع : سیمرغ

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.