فرهنگ واژه های سینمایی گروه ک
فرهنگ واژه های سینمایی گروه ک
مطالب مرتبط
واژه های سینمایی گروه ک : در این بخش شما با واژ های سینمایی بخش ک آشنا خواهید شد.
كات (قطع) | قطع از یك «نما» به «نمای» دیگر. عوض شدن صحنه با یك جهش (قطع) ساده. | cut |
كات موازی | به « تدوین موازی » رجوع شود. | Intercut |
كادر ثابت(فیكس فریم ) | هنگامی كه فیلم در یك تصویر به خصوص از حركت می ماند و ثابت میشود. | Fixed Frame |
كارتون | اصلاً یعنی نقاشی مضحك ( كاریكاتور) كه بعداً به طور اصطلاحی برای فیلم های ( معمولاً كمیك ) نقاشی متحرك رایج شد. | Cartoon |
كارگردان | سازنده و مسئول اصلی فیلم، هنرمند آفریننده اصلی پشت سر هرفیلم، ناظر و مدیر خلاقه ی كاری كه سایر هنر مندان و متخصصان فنی در جریان ساختن فیلم انجام می دهند، مسئول اصلی شكل و معنی بخشیدن به فیلم، رهبری كننده ی بازی هنرپیشه ها، تعیین كننده ی سبك تصویری فیلم و نوع فیلمبرداری و … این البته نقش كارگردان خلاق و (در نهایت آمال ) آزاد است. | Director |
كپی(نسخه) | یك نسخه ( كپیه ) از فیلم؛ یك نسخه از فیلم چاپ شده ( مثبت). | |
كپی اول | اولین نسخه ی مثبت تصحیح شده و كامل فیلم كه همراه با صدا ازلابراتوار چاپ از روی نسخه ی منفی به دست می آید. | Answer Print |
كپی باصدا | نسخه ی مثبت فیلم ( آماده نمایش ) شامل صدا و تصویر هردو. | Married Print |
كپی پخش | نسخه ی فیلم كه آماده ی پخش و نمایش است. | Release Print |
كپی كار | یك نسخه از فیلم مثبت ( پوزیتیف ) كه بدون توجه زیاد به عالی بودن كیفیت تصویر چاپ میشود كه یا در نمایش برداشت های روزمره به كار می رود، یا درگرد آوردن و سر هم كردن تكه فیلم های گرفته شده و یا در تهیه ی یك نسخه فیلم به صورت تدوین خام و ناپرورده. | Work Print |
كراب دالی | ارابه ی مخصوصی كه دوربین فیلمبرداری را روی آن سوار می كنند ومی تواند به هر طرف بچرخد و حركت كند . | Crab Dolly |
كلاكت | یك تكه تخته یا تابلوی كوچك كه بر آن با گچ اسم فیلم،شماره ی«نما»، نوبت برداشت و اسم كارگردان را می نویسند و در شروع فیلمبرداری از هر نماجلوی دوربین می گیرند. | Claquette
(Clapper board) |
كمدی خلبازی | یك جور فیلم كمدی كه منحصراً دردهه ی 30 در سینمای آمریكا رایجبود و به وقایع غیر محتمل، اتفاقات پر شتاب و تیپ های غریب و مبالغه شده با رفتارغیر معمول می پرداخت. | Screwball Comedy |
كم نوردادن | به فیلم موقع فیلمبرداری كمتر از حد لازم نور دادن كه نتیجه اشآن است كه تصویر تاریك تر از حد معمول از كار در می آید. | Underexposure |
كینه توسكوپ | دستگاه نمایش فیلم اختراعی « ادیسون » كه در سال 1893 عرضه شد ودر آن فیلم های گرفته شده به وسیله «كینه توگراف» به طور انفرادی برای افراد نشان داده می شد. | Kinetoscope |
كینه توگراف | اولین دوربین فیلمبرداری كه طرح آن را « توماس ادیسون » آمریكایی در سال 1891 به ثبت رساند. | Kinetograph |