گذری اجمالی بر هنر کاشی کاری

بشر از ديرباز مي کوشيد با مواد اوليه اي که در نزديک محل زندگي اش بود دست به ابداعات و ابتکارات ويژه اي بزند. اين ابتکارات شامل ساختن انواع بناها، انواع ظروف و ابزارآلات و وسايل مورد نيازشان بود.

بشر از ديرباز مي کوشيد با مواد اوليه اي که در نزديک محل زندگي اش بود دست به ابداعات و ابتکارات ويژه اي بزند. اين ابتکارات شامل ساختن انواع بناها، انواع ظروف و ابزارآلات و وسايل مورد نيازشان بود. البته اين ابدعات و ابتکارات در هر کشوري به نحوه اي خاص اجرا مي شد و ويژگي هاي مخصوص به خود را داشت.

ايرانيان از قديم الايام از ابداعات قبال مختلف در کشورها به نحوي استفاده مي کردند که کاملا ايراني باشد يعني اگر کم و کاست و يا ضعفي در آن مي ديدند از آن مي کاستند يا به آن مي افزودند و بعد آن را به بهترين شکل ارائه مي دادند. تزئينات هم يکي از همين ابداعاتي بود که ايرانيان به بهترين نحو در بناهاي خود مورد استفاده قرار مي دادند.

کاشي يکي از همين عناصر تزئيني است که هم در نماي بيروني و نماي داخلي و هم درقسمت هاي مختلف بناها استفاده مي شده است. در کل، ايران موطن اصلي کاشي مي باشد. کاشي ها در ايران در طي دوره هاي مختلف تاريخي چه از نظر نحوه ي ساخت و چه از نظر شکل و شمايل دچار تغييرات بسياري شده است در ايران در دوره هاي ايلخاني و تيموري و صفويه هنر کاشي کاري به اوج خود رسيد.

کاشي فرآورده هاي سراميکي است که به علت پخته شدن در دماي معين به حالت نيمه شيشه اي در مي آيد و خاصيت جذب آبش کم و در برابر ضربه، ساييدگي و فشار مقامت لازم را پيدا مي کند. انواع کاشي شامل : کاشي معرق، هفت رنگ، معقلي، زرين فام، مينايي و .. است.

کاشي ها در عهد هخامنشيان به صورت آجر لعاب دار ظريفي که رنگ هاي آن شامل زرد، سبز و قهوه اي بود و نقوش به کار رفته در روي اين کاشي ها به شکل سيمرغ و حيوانات خيالي مثل گريفين و نقوش انساني بود. در دوره ي اشکانيان به دليل ناشناخته ماندن معماريشان به نحوه گسترده اي از خشت و آجر لعاب دار استفاده نشد و بيش تر در روي تابوت ها و سفالينه ها روي جدا داخلي و خارجي بيش تر از لعاب استفاده مي شد و رنگ هاي لعاب ها، سبز و آبي فيروزه اي بود. در زمان ساسانيان به همان شيوه زمان هخامنشيان فن کاشي کاري ادامه پيدا کرد البته با لعاب ضخيم تر اما در زمان ساسانيان براي تزئين ديوار بناها هنر موزاييک سازي نيز متداول شد.

در زمان سلجوقيان سفالگران در روي کاشي و هم ظروف سفالين به شکل يکسان کار مي کردند و کاشي مورد استفاده در زمان سلجوقيان خشت کاشي نام داشت. بر روي کاشي و ظروف سفالين کلمات قصار و احاديث و گفته هاي بزرگان و ضرب المثل به شيوه ي کوفي نوشته مي شد، کاشي ها به اشکال مختلفي ساخته مي شدند مانند مربع، کوکبي، ستاره و چند ضلعي. در اواخر دوره سلجوقي هنر سفالگري به عالي ترين مراحل تکامل خود رسيد و همچنين استفاده از کاشي زرين فام در اواخر دوره سلجوقي رواج يافت و در زمان ايلخانيان به اوج خود رسيد، تصاوير منقوش روي اين کاشي شامل انساني، حيواني، گياهي بود.

حکام ايلخاني بعد از حمله به ايران، بناهاي ويران شده را خود دوباره مرمت کردند و به احيا صنعت کاشي کاري پرداختند. در اين دوره رنگ هاي زرد و نيلي و قهوه اي و سياه و سفيد هم مورد استفاده قرار مي گرفت. در اوايل قرن هفتم تکنيک کاشي مينايي به وجود آمد اما در زمان ايلخانيان از بين رفت و لاجوردينه به وجود آمد، لاجوردينه سفالي است که بعد از قالب ريزي با رنگ هاي سفيد و لاجوردي و گاهي فيروزه اي لعاب داده مي شد و بعد از اضافه کردن رنگ قرمز و قهوه اي بر روي لعاب دوباره در معرض حرارت قرار مي گرفت.

کاشي ها در زمان ايلخانيان داراي تصاويري چون اژدها، گل نيلوفر و ققنوس بودند، نقشمايه هاي انساني هم از نقوشي بود که براي تزئينات روي کاشي استفاده مي شد، در دوره ي ايلخانيان هم به روش نسخ روي کاشي ها اشعار فارسي و آيات قرآن مي نوشتند. در زمان تيموريان کاشي معرق که به گل و بوته که نزد اروپاييان به موزاييک شهرت داشت، پديد آمد که البته اين کاشي، تکنيک وقت گيري بود. ولي از نظر درجه استحکام و زيبايي از کاشي هاي ديگر برتر بود. رنگ هاي به کار رفته در اين کاشي ها شامل سفيد، آبي تيره و سبز و پرتغالي و آبي فيروزه اي بود. بعد از انقراض حکومت تيموريان حکومت صفوي با شاه اسماعيل اول آغاز شد، آثار شکيل ولي از لحاظ ساختماني بي اهميت از دوره ي او باقي است.

در زمان صفويان کاشي هفت رنگ به اوج خود رسيد و در بناها گاهي تلفيقي از هفت رنگ و معرق به کار مي رفت مانند مسجد شيخ لطف الله و مسجد شاه. مدارس و مساجد صفويه با پوشش کاشي در داخل و خارج تزئين مي شد، طرح هاي اسليمي و ختايي از طرح هاي مرسوم بر روي کاشي هفت رنگ بود. همچنين نقوش مانند منظره و به تصوير کشيدن افرادي در باغ و جنگيدن حيوانات از جمله نقش هاي مورد استفاده در کاشي هفت رنگ بود. در زمان صفويه شيوه نگارش نسخ و ثلث بود. در زمان پس از عهد صفويه سفالگري رو به زوال رفت و کاشي کاري بيش تر از سفال مورد توجه قرار گرفت.

در زمان زنديه کاشي هايي به رنگ صورتي اجرا شد. هنر کاشي کاري در زمان زنديه و به خصوص قاجاريه از هنر غرب بسيار تاثير گرفت و نقاشي گل لندني در اين دوره ها بر روي کاشي نقش بست. در عهد قاجاريه تحولي از لحاظ رنگ و موضوع کاشي کاري پديد آمد. رنگ قرمز در کاشي ها به کار گرفته شد و موضوعات تاريخي و زندگي روزمره درباريان در کاشي ها به وجود آمد. امروزه با ورود مواد و مصالحي مانند سيمان و سنگ و … بازار هنر کاشي کاري از رونق خود افتاده و کاشي ها نقش کمي در تزئيات بناها ايفا مي کنند.

منبع :
طراحي و اجراي نقش در کاشي کاري ايران در دوره اسلامي – محمود ماهرالنقش
مقدمه اي بر هنر کاشي گري ايران – محمد يوسف کياني

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.