فرهنگ واژه های سینمایی گروه و
فرهنگ واژه های سینمایی گروه و
مطالب مرتبط
واژه های سینمایی گروه و : در این بخش شما با واژه های سینمایی بخش و آشنا خواهید شد.
واحد دوم فیلم برداری | یك گروه فیلمبرداری كمكی كه قسمت هایی از فیلم را كه معمولاً درخارج از استودیو می گذرد و در آن هنر پیشه های اصلی شركت ندارند فیلمبرداری میكند. | Second Unit |
وامپ | در سینما مجازاً زن خون آشام، زن افسونگر و خانمان بر انداز؛ زنزیبای لذت جو و بی رحمی كه مردهای معمولاً چشم و گوش بسته و شریف و خانواده دار را ازراه به در می برد و بعد از به هم زدن خانه و زندگی او به سراغ مرد دیگری میرود. | Vamp |
وایپ | یك شیوه ی نقطه گذاری سینمایی و وسیله ای برای انتقال از یك صحنه به صحنه ای دیگر. | Wipe |
وزن، گام، (ریتم) | وزن ( ریتم ) حركت فیلم, شتاب یا كندی سلسله وقایع و روایت فیلم. | Pace |
وسایل صحنه | چرا خط یکسان نیست؟ اشیاء و اسبابی كه در صحنه ای كه از آن فیلمبرداری می شود به کار می رود. | Props |
وسترن | نوعی فیلم خاص سینمای آمریكا كه در آن ماجراهایی مطرح می شد كه مهاجران سفید پوست در نیمه دوم قرن نوزده در قاره ی جدید با آن روبروبودند. | Western |
وسترن اسپاگتی | كنایه از وسترن ایتالیایی. | Spagetti Western |
وضوح | اصطلاحی كه در مورد فیلم خام به كار می رود و نمودار قدرت وقابلیت فیلم در تعیین و تفكیك عناصر تصویر است. | Definition |
وضوح تا عمق صحنه | اصطلاحی برای توصیف فیلمبرداری به شیوه ای كه در آن اجسام وافراد در صحنه، از قسمت پیشین تصویر گرفته و تا دور ترین و عقب ترین حد صحنه، واضح باشند. | Deep Focus |
ویدئو | 1تصویر تلویزیون در مقابل صدای آن.
2 هنر تلویزیون . 3نوار ویدئو(Video Tape) كه برنامه های تلویزیونی بر آن ضبط می شود و در پخش عمومی در خود تلویزیون و یا خصوصی در دستگاه ویدئو نشان داده می شود. |
Video |
ویستاویژن | یك شیوه فیلمبرداری برای پرده معمولی كه در آن تصویر دقت و وضوح بیشتری دارد. | Vistavision |