فرهنگ واژه های سینمایی گروه ن
فرهنگ واژه های سینمایی گروه ن
مطالب مرتبط
واژه های سینمایی گروه ن : در این بخش شما با واژه های سینمایی بخش ن آشنا خواهید شد.
نئورئالیزم | نئورتالیزم در اصل به شیوه واقع گرای سینمای ایتالیا بین سالهای 1913 تا 1916 بر میگردد که فیلم های ایتالیایی تحت تأثیر نوشته های رئالیست ادبیات سیسیلی قرن نوزدهم،به مسائل انسانی بر زمینه های طبیعی می پرداخت. | Neorealism |
نرم کردن تصویر | فیلمبرداری به شیوه ای که در آن جزئیات و خطوط ریز ِ تصویر، کمی محو باشد. | Diffusion |
نسبت ابعاد | نسبت بین طول و عرض پرده ی سینما ( یا تصویر روی پرده سینما). | Aspect Ratio |
نظریه مؤلف | نظریه ای انتقادی که در دهه ی پنجاه بین نقد نویسان سینمایی فرانسه اشاعه یافت و به تدریج منتقدان سایر کشورهای جهان پی آن را گرفتند. | Auteur Theory |
نگاتیو(فیلم منفی ) | نسخه ی منفی فیلم که قسمت های تاریک و روشن بر آن معکوس ثبت شده و پس از چاپاز روی آن، نسخه مثبت به دست می آید. | Negative |
«نما» | مقدار تصویری که دوربین فیلمبرداری بدون قطع از یک صحنه میگیرد. | Shot |
«نما»ی آرشیوی | به «نما»ی بایگانی رجوع شود. | Library Shot |
«نما»یی از روی شانه | «نما»یی که معمولاً در صحنه های گفتگو به کار می رود. به این ترتیب که دوربین ازبالای شانه و پشت یکی از دو طرف، صورت یا نیم تنه طرف مقابل او را نشان می دهد. | Over-the-Shoulder-Shot |
«نما»ی بایگانی | استودیوهای فیلمسازی معمولاً دارای بایگانی مفصلی هستند که در آن انواع واقسام «نما» های مختلف مربوط به صحنه ها و وضیعت ها و مناظر کلی وجوددارد. | Stock Shot |
«نما»ی پوشش دار | نوار فیلمی که قسمتی از کادر تصویر آن دارای پوششی است که نور از آن رد نمیشود. | Matte Shot |
«نما»ی تعقیبی | «نما»ی متحرک. «نما»یی که موضوع فیلمبرداری در آن دنبال میشود. | Follow Shot |
«نما»ی تمام قد | «نما»یی که در آن تمامی پیکر مشخص دیده شود. | Full Shot |
«نما»ی خیلی درشت | «نما»یی درشت تر و نزدیک تر از «نما»ی نزدیک( Close – up) . | Extreme Close – up |
«نما»ی خیلی دور | «نما»یی دورتر و ریزتر از «نما»ی دور. (Long – Shot) | Extreme Long – Shot` |
«نما»یدرشت | «نما» یا تصویر درشتی که دوربین فیلمبرداری از فاصله نزدیک از موضوع میگیرد. | Close – up |
«نما»ی دور، «نما»ی عمومی | «نما»یی که حداقل تمام هیکل موضوع فیلمبرداری و گاه کمی بیشتر را در بربگیرد. | Long Shot |
«نما» ی دونفره | «نما»یی که در آن دو نفر با هم ( معمولاً نیم تنه ) نشان داده شوند. | Two – Shot |
نمایش فیلم (1) | مرحله ی بعد از تولید و توزیع فیلم؛ نمایش دادن فیلم برای عامه ی تماشاگر. | Exhibition |
نمایش فیلم (2) | نمایش دادن فیلم به وسیله ی تاباندن آن بر پرده ی سینما. | Projection |
نمایش فیلم ازروبرو | شیوه ای در فیلمبرداری، ترکیب یک صحنه ی زنده و صحنه ای که قبلا فیلمبرداری شده و فیلمبرداری از مجموع این دو. | Front Projection |
نمایش فیلم ازپشت | به اصطلاح «بک پروجکشن» رجوع شود. | Rear Projection |
«نما»یکلی | یک «نما»ی عمومی از صحنه، «نما»ی دور و در بر گیرنده تمامی صحنه. | Master Shot |
«نما»یلایی | «نما»یی درشت از یکی از جزییات صحنه که اهمیت عمده ای در جریان وقایع صحنه دارد و خبر یا اطلاع مهمی می دهد و میان وقایع ظاهر می شود. | Insert |
«نما»ی متحرک(1) | «نما»یی که با دوربین متحرک گرفته شود. | Traking Shot |
«نما»ی متحرک(2) | «نما»ی گرفته شده با دوربین متحرک. «نما»یی که طی آن دوربین «موضوع» متحرکی راهمراهی می کند. | Travelling Shot |
«نما»ی متوسط | «نما»ئی حد فاصل بین «نما»ی دور و «نما»ی نزدیک. | Medium Shot |
«نما»ی مدل | «نما»یی که در آن به جای جسم بزرگ اصلی از نمونه های کوچک ( ماکت ) اجسام استفاده شده باشد. | Model Shot |
«نما»ی معرفی کننده | یک «نما»ی دور و عمومی که معمولا در شروع صحنه بیاید و کارش معرفی وضعیت کلی، وتثبیت موقعیت کلی صحنه است. | Establishing Shot |
«نما»ی نقاشی شده روی شیشه | یکی از حقه های سینمایی که در آن قسمتی از صحنه ای که قرار است فیلمبرداری شود روی سطحی شیشه ای نقاشی می شود و جلوی دوربین فیلمبرداری قرار می گیرد، جوری که صحنه را پر کند. | Glass Shot |
«نما»ی نقطهنظر | «نما»یی که صحنه را از دریچه ی دید و نقطه نظر یکی از شخصیت های فیلم نشان بدهد.(P.O.V.) | Point-of-View Shot |
«نما»ی واکنشی | «نما»یی که واکنش شخص یا اشخاصی را که ناظر واقعه ای هستند نشان میدهد. | Reaction Shot |
«نما»ی هوایی | «نما»یی که دوربین فیلمبرداری از هوا، از ارتفاع نسبتاً زیاد، از بالای جرثقیل مخصوص فیلمبرداری، از داخل هواپیما و یا هلیکوپتر می گیرد. | Aerial Shot |
نمره بندی( اتالوناژ ) | سلسله مراتب اصلاح رنگ و میزان تاریکی یا روشنایی هر «نما» در جریان چاپ نسخه ی نهایی فیلم، به طوری که فیلم از این لحاظ یک دست باشد. | Grading |
نوار | (1 نوار صوتی
(2 ریلی که دوربین فیلمبرداری بر آن روی ارابه ای حرکت داده میشود. 3)حرکت دادن دوربین بر ارابه. |
Track |
نوار سروصداهای متفرقه فیلم
(ساندافکت) |
یکی از سه نوار تشکیل دهنده صدای فیلم. نواری که در روی آن سروصداهای متفرقه ضبط شده اند. | Effects Track |
نوار صدا | یکی از سه نوار تشکیل دهنده صدای فیلم. نواری که در روی آن گفتگوها ضبط شده اند. | Sound Track |
نوارموسیقی | نوار یا باندی که روی آن فقط موسیقی فیلم ضبط می شود . | Music Track |
نور آرک | منبع روشنایی دستگاه های نمایش فیلم ( آپارات ). | Arc Light |
نور اصلی صحنه | نور اصلی که برای روشن کردن صحنه موقع فیلمبرداری به کارمی رود. | Key Light |
نور بیشتر ازمعمول | شیوه ی نور پردازی به نحوی که « نور اصلی » سهم بسیار عمده ی روشنایی کل صحنه را تشکیل دهد و در نتیجه بین سایه و روشن در صحنه تضاد اندکی باشد. | High Key Lighting |
نورپردازی | روشن کردن صحنه برای فیلمبرداری از آن. | Lighting |
نور دادن بهفیلم | میزان نوری که موقع فیلمبرداری به وسیله ی دیافراگم به فیلم میرسد. | Exposure |
نور زیاد | به فیلم هنگام فیمبرداری بیشتر از حد لازم نور دادن که نتیجه اش سفید و روشن تر شدن تصویر است بیش از حد معمول. | Overexposure |
نور مکمل | روشنایی کمکی که از طرف مقابل منبع اصلی نور به موضوع فیلمبرداری تابانیده می شود و سایه ها را نرم و کمی روشن تر می کند و به قسمت هایی که در تاریکی مانده اند و نور اصلی به آنها نرسیده، روشنایی می بخشد. | Filler Light |
نورموجود | نور طبیعی هر محیطی (اعم از محیط داخلی یا خارجی). | Available Light |
نوع (ژانر ) | کلمه ی فرانسه، اصلاً به معنی نوع و قسم، و در سینما نوعی و گروهی فیلم خاص مثل ژانر « وسترن »، ژانر « موزیکال » و غیره . | Genre |
نیکل اودئون(سینمای دوپولی) | اولین سری سالن های نمایش فیلم که در سال 1905 به شکل ابتدایی در آمریکا بابشد و کارش خیلی بالا گرفت. یک تالار دراز با ردیف نیمکت های چوبی و دستگاه نمایش ابتدایی. | Nickel Odeon |